- شخم
- در عبارت کشاورزی عبارت است از برگرداندن زمین و حاضر کردن آن بوسیله ادوات مختلف برای زراعت
معنی شخم - جستجوی لغت در جدول جو
- شخم ((شُ))
- زیر و رو کردن خاک و ایجاد شیار به وسیله گاوآهن یا تراکتور برای کشت بذر
- شخم
- خراشی که برای زراعت با گاوآهن یا تراکتور در زمین ایجاد می کنند، شیار
شخم زدن (کردن): در کشاورزی شیار کردن زمین برای کاشتن تخم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دو مویه، جرده ریزه، مرغزار
شیار کردن
شیار کردن زمین با گاو آهن یا تراکتور برای زراعت شخم کردن
در کشاورزی شیار کردن زمین برای کاشتن تخم، شخم زدن
در کشاورزی شیار کردن زمین برای کاشتن تخم، شخم کردن
пахать
pflügen
labourer
ploegen
हल चलाना
membajak
לחפור
খেত চাষ করা
کھیتوں میں ہل چلانا
چینهای ابرو و پیشانی
منحنی، خمیده، خم دار
آزرم