جدول جو
جدول جو

معنی شخلی - جستجوی لغت در جدول جو

شخلی
(شَ)
سیخ گیاه و خار گیاه را گویند نه خار گل را. (برهان). خار گیاه بود. (فرهنگ جهانگیری) (سروری). خار گیاه. (شرفنامۀ منیری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شبلی
تصویر شبلی
(پسرانه)
نام عارف معروف قرن سوم و چهارم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شخصی
تصویر شخصی
ویژگی آنچه متعلق به خود شخص باشد، خصوصی، مقابل نظامی، غیرنظامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخلی
تصویر تخلی
خالی کردن شکم از مدفوع یا ادرار
در تصوف اعراض از آنچه بنده را از عبادت باز دارد، عزلت و گوشه نشینی برای عبادت، تنها شدن، در خلوت شدن، خلوت گزیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شخیل
تصویر شخیل
سوت، سفیر، ناله، فریاد، شخل، شخول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شالی
تصویر شالی
شلتوک، برنجی که هنوز آن را از پوست در نیاورده باشند، برنج نکوبیده ای که دارای پوستۀ نازک گندمی رنگ است، چلتوک
فرهنگ فارسی عمید
(شَ)
سرمای سخت بود. (لغت فرس اسدی) :
از دوری تو دیر شدم ای صنم آگاه
چون قصد تو کردم شخلیزم زد بر راه.
(از لغت فرس اسدی).
فرهنگهای دیگر این کلمه را شجلیز ضبط کرده اند
لغت نامه دهخدا
تصویری از تخلی
تصویر تخلی
خالی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شالی
تصویر شالی
شلتوک، برنجی که هنوز از پوست در نیامده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
صفیر و صدائی که در وقت آب خوردن اسبان بگوش رسد، فریاد بانگ و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
خاوندی خویشیک، تنیک، کشوری منسوب به شخص خصوصی فردی. آن چه متعلق به خود شخص باشد: خانه شخصی ماشین شخصی، کسی که شغلی غیر نظامی دارد شهری سیویل کشوری مقابل نظامی لشکری، آن چه مربوط به شخص غیر نظامی است سیویل مقابل نظامی لباس شخصی
فرهنگ لغت هوشیار
پولی باشد که در قمار ببرند و به حاضران مجلس یا به صاحب خانه به رسم انعام دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شولی
تصویر شولی
طعامی است شله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخلی
تصویر مخلی
خالی شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شخصی
تصویر شخصی
خصوصی، فردی، غیرنظامی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخلی
تصویر مخلی
((مُ خَ ل لا))
خالی شده، رها شده، جای خالی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شالی
تصویر شالی
برنجی که هنوز پوستش کنده نشده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تخلی
تصویر تخلی
((تَ خَ لِّ))
خالی شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شخصی
تصویر شخصی
مردمی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شغلی
تصویر شغلی
Occupational, Occupationally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شخصی
تصویر شخصی
Personal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شخصی
تصویر شخصی
osobisty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شخصی
تصویر شخصی
personale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شخصی
تصویر شخصی
pessoal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شغلی
تصویر شغلی
ocupacional, ocupacionalmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شخصی
تصویر شخصی
个人的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شغلی
تصویر شغلی
职业的 , 职业上
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شخصی
تصویر شخصی
особистий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شغلی
تصویر شغلی
zawodowy, zawodowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شغلی
تصویر شغلی
професійний , професійно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شغلی
تصویر شغلی
beruflich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شخصی
تصویر شخصی
persönlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شغلی
تصویر شغلی
профессиональный , профессионально
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شخصی
تصویر شخصی
личный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شغلی
تصویر شغلی
professionale, professionalmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی