معنی شخیل - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با شخیل
شخیل
- شخیل
- صفیر و صدائی که در وقت آب خوردن اسبان بگوش رسد، فریاد بانگ و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
شخیل
- شخیل
- دوست نوجوان یا عام است. (منتهی الارب). رجوع به شخل شود
لغت نامه دهخدا
شخیل
- شخیل
- شخول. صفیر و صدایی باشد که در وقت آب خوردن اسبان کنند. ناله و فریاد. بانگ و نعره. (برهان)
لغت نامه دهخدا