زفتی. (منتهی الارب). بخل. (اقرب الموارد). بخیلی. (مهذب الاسماء) ، آزمندی. (منتهی الارب). حرص. و در صحاح به معنی حرص توأم با بخل آمده است. (از اقرب الموارد). بخل با حرص. (زمخشری) : تو ز شح و بخل خواهی وز دها تا ببندی پور ما را بر گدا. مولوی
زفتی. (منتهی الارب). بخل. (اقرب الموارد). بخیلی. (مهذب الاسماء) ، آزمندی. (منتهی الارب). حرص. و در صحاح به معنی حرص توأم با بخل آمده است. (از اقرب الموارد). بخل با حرص. (زمخشری) : تو ز شح و بخل خواهی وز دها تا ببندی پور ما را بر گدا. مولوی
پیه خوراندن، پیه گداختن پیه خوردن، فربهی: ماده شتر پس ازلاغری پیه، گوشت سپید، خودبینی سرمستی پیه ناک، انگور پوست کلفت پیه و گوشت، جمع شحوم. یا شحم و لحم. پیه و گوشت: بیندازی عظام و شحم و لحم من رگ و پی همچنان و جلد منشور
پیه خوراندن، پیه گداختن پیه خوردن، فربهی: ماده شتر پس ازلاغری پیه، گوشت سپید، خودبینی سرمستی پیه ناک، انگور پوست کلفت پیه و گوشت، جمع شحوم. یا شحم و لحم. پیه و گوشت: بیندازی عظام و شحم و لحم من رگ و پی همچنان و جلد منشور