جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شح

شح

شح
زفتی. (منتهی الارب). بخل. (اقرب الموارد). بخیلی. (مهذب الاسماء) ، آزمندی. (منتهی الارب). حرص. و در صحاح به معنی حرص توأم با بخل آمده است. (از اقرب الموارد). بخل با حرص. (زمخشری) :
تو ز شح و بخل خواهی وز دها
تا ببندی پور ما را بر گدا.
مولوی
لغت نامه دهخدا

شح

شح
زفتی کردن. (از منتهی الارب). بخل ورزیدن. (از اقرب الموارد). بخیلی کردن. (ترجمان القرآن جرجانی) (دهار). بخیل و حریص شدن. (المصادر زوزنی) ، آزمندی نمودن. (از منتهی الارب). حرص ورزیدن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا