- شجب
- حاجب، اندوه، هم
معنی شجب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شگفت
سرفرویی از (ترجیب)، نام ماه هفتم از سال تازی، ترسیدن، بزرگداشت شرمزدگی شرم کردن، بزرگداشت، دشنامگویی، ترسیدن ماه هفتم از سال قمری تازیان و مسلمانان و آن بین جمادی الاخر و شعبان است
جمع حجاب، پرده ها
هلاک شونده، اندوهگین
مرد جوان، برنا
بریدن، شکافتن به درازا، ستردن، زدایش زدودن داد نامه از سوی داور به بهانه نا سازگاری با دات (قانون)، خوش اندام، تازه تر
خشکی بار دار نگردیدن دشوار شدن کار
آشامیدن نوشیدن آشامندگان می می آشامان، بهره آب، آبشخور پارچه ای از کتان بسیار نازک و گران بها که در قدیم از آن پیراهن و دستار می کردند و کشور مصر به ساختن آن مشهور بود. آشامیدن نوشیدن، حلاوت طاعت و لذت کرامت و راحت انس
اندوهگین نگران
شکستگی درسر و روی زخم سر سرشکستگی جراحت سر، جمع شجاج
گریستن، نیاز، اندوه، اندوهاندن، شادانیدن ازواژگان دوپهلو
اندوه، حزن
برتری در دلیری نیرومندی
جمع شعبه، شعبه ها بمعنی قبیله بزرگ میباشد
درخت با تنه باریک باشد
جمع شجب، بلندها درازها، سربنشیشه چوب پنبه، چوب رختی دارچوب
گلوگیر، اندوه
شکاف کوه گاباره دره
بخشش، پاداش، جزاء
خوشابی در دندان ها، بروت روز خنک گنبد قبه
بر انگیختن شورش، بر انگیختن دشمنی، آواز بلند برانگیختن فتنه و فساد، فتنه انگیزی فساد، شور و غوغا، آشوب
مخلوط کردن، آمیختن
جمع شهاب، ستارگان درخشان، شب های 13 و 14 و 15 هر یک از ماه های سال مهی سپید تیره سپید چرک آب سرخی است که در مرتبه اول از گل کاجیره گیرند
سرازیری، پستی، نشیب
دستمال، مندیل، دستار
شور و غوغا، فتنه و آشوب
سرمای سخت، سجام، سجد، سجن، شجام
خودبینی، خودپسندی، کبر و گردنکشی
سفید شدن موی سر، سپیدی موی، پیری
حجاب ها، پرده ها، جمع واژۀ حجاب
نوشیدن آشامیدن، کنایه از نوشیدن شراب یا سایر مسکرات
شرب مدام: شراب خوردن دایم
شرب مدام: شراب خوردن دایم