اندوه. (منتهی الارب). به معنی حزن و معروف در آن ’شجن’ است. (از اقرب الموارد) ، رنج و اذیت بیماری. یا اذیت و رنج که از قتال حاصل شود. (منتهی الارب). مشقتی که از بیماری یا قتال به انسان برسد. (از اقرب الموارد)
اندوه. (منتهی الارب). به معنی حزن و معروف در آن ’شجن’ است. (از اقرب الموارد) ، رنج و اذیت بیماری. یا اذیت و رنج که از قتال حاصل شود. (منتهی الارب). مشقتی که از بیماری یا قتال به انسان برسد. (از اقرب الموارد)
سه پایۀ چوبین که شبان به وی ادات خود را آویزان سازد. (منتهی الارب). سه چوب که چوپان دلو را بدان آویزان کند. (از اقرب الموارد) ، جمع واژۀ شجاب. (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به شجاب شود
سه پایۀ چوبین که شبان به وی ادات خود را آویزان سازد. (منتهی الارب). سه چوب که چوپان دلو را بدان آویزان کند. (از اقرب الموارد) ، جَمعِ واژۀ شجاب. (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به شجاب شود
دارچوب که جامه بر وی اندازند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). دارچوب که جامه بر وی اندازند و خیک آب آویزان کنند. (ناظم الاطباء). سه پایه. (دهار) : بیرم سبز برفکنده بلند شاخ او کرده بسدین مشجب. فرخی
دارچوب که جامه بر وی اندازند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). دارچوب که جامه بر وی اندازند و خیک آب آویزان کنند. (ناظم الاطباء). سه پایه. (دهار) : بیرم سبز برفکنده بلند شاخ او کرده بسدین مشجب. فرخی
سرفرویی از (ترجیب)، نام ماه هفتم از سال تازی، ترسیدن، بزرگداشت شرمزدگی شرم کردن، بزرگداشت، دشنامگویی، ترسیدن ماه هفتم از سال قمری تازیان و مسلمانان و آن بین جمادی الاخر و شعبان است
سرفرویی از (ترجیب)، نام ماه هفتم از سال تازی، ترسیدن، بزرگداشت شرمزدگی شرم کردن، بزرگداشت، دشنامگویی، ترسیدن ماه هفتم از سال قمری تازیان و مسلمانان و آن بین جمادی الاخر و شعبان است
آشامیدن نوشیدن آشامندگان می می آشامان، بهره آب، آبشخور پارچه ای از کتان بسیار نازک و گران بها که در قدیم از آن پیراهن و دستار می کردند و کشور مصر به ساختن آن مشهور بود. آشامیدن نوشیدن، حلاوت طاعت و لذت کرامت و راحت انس
آشامیدن نوشیدن آشامندگان می می آشامان، بهره آب، آبشخور پارچه ای از کتان بسیار نازک و گران بها که در قدیم از آن پیراهن و دستار می کردند و کشور مصر به ساختن آن مشهور بود. آشامیدن نوشیدن، حلاوت طاعت و لذت کرامت و راحت انس