جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مشجب

مشجب

مشجب
دارچوب که جامه بر وی اندازند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). دارچوب که جامه بر وی اندازند و خیک آب آویزان کنند. (ناظم الاطباء). سه پایه. (دهار) :
بیرم سبز برفکنده بلند
شاخ او کرده بسدین مشجب.
فرخی
لغت نامه دهخدا

مشجب

مشجب
گستاخ و بی ادب در خوراک. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا

مشجر

مشجر
درخت دار، درخت کاری شده، دارای نقوشی شبیه شاخ و برگ مثلاً شیشۀ مشجر
مشجر
فرهنگ فارسی عمید