جدول جو
جدول جو

معنی شجا - جستجوی لغت در جدول جو

شجا
(شَ)
نام اجدادی است. (منتهی الارب) ، نام آبی است در توضح بعد از دیار عنیزه. (از معجم ما استعجم) ، نام وادیی است میان مصر و مدینه. (از معجم البلدان). نام وادیی است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
شجا
(تَنْ)
اندوهگین شدن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). غصه مند شدن، شجی الرجل بالشجا، استخوان در گلو گیر کردن، پس گلوگیر شدن بدان. (از اقرب الموارد) : شجی بالعظم شجاًء، غصه مند شد از استخوان. (منتهی الارب). ماندن استخوان در گلوی کسی. (ناظم الاطباء) ، رفتن غریم از کسی: شجی الغریم عنه، برفت از وی غریم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
شجا
(شَ)
استخوان و جز آن که در گلو بماند. (منتهی الارب). آنچه از استخوان و جز آن در گلو گیر کند، مجازاً در معنی اندوه و حزن بکار برند. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
شجا
گلوگیر، اندوه
تصویری از شجا
تصویر شجا
فرهنگ لغت هوشیار
شجا
شجاع نترس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شجاع
تصویر شجاع
دلیر، دلاور، پردل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شجام
تصویر شجام
سرمای سخت، سجام، سجد، سجن، شجد، برای مثال سپاهی که نوروز گرد آورید / همه نیست کردش ز ناگه شجام (دقیقی - ۱۰۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شجام
تصویر شجام
سرمای سختی باشد که درختان را بخشکاند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
دلیر و پر دل، قویدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجار
تصویر شجار
تخت روان بیمارکش، دهان بند، داغ برشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجاج
تصویر شجاج
سرهم راشکستن گرد نیو دلیر، گرزه مار، ازچهره های سپهری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجاب
تصویر شجاب
جمع شجب، بلندها درازها، سربنشیشه چوب پنبه، چوب رختی دارچوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجام
تصویر شجام
((شَ))
سرما
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
((شُ))
دلیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
((شُ))
از صورت های فلکی جنوبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شجاج
تصویر شجاج
((ش))
سر یکدیگر را شکستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
دلیر، شیردل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
Brave, Chivalrous, Dapper, Redblooded, Valorous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
courageux, chevaleresque, audacieux, valeureux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
mutig, ritterlich, tapfer, unerschrocken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
сміливий , рицарський , відважний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
odważny, rycerski, dzielny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
勇敢的 , 骑士般的 , 大胆的 , 英勇的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
corajoso, cavalheiresco, audaz, valoroso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
coraggioso, cavalleresco, audace, valoroso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
valiente, caballeroso, audaz, valeroso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
смелый , рыцарский , доблестный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
moedig, ridderlijk, dapper, moedige
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
बहादुर , शूरवीर , साहसी , वीर
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
berani, ksatria, pemberani
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
용감한 , 기사다운 , 용감한 , 대담한 , 영웅적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
אמיץ , אביר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
勇敢な , 騎士の , 大胆な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
cesur, şövalye, kahraman
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
jasiri, shujaa
دیکشنری فارسی به سواحیلی