- شج
- سرشکستن، درنوردیدن، درآمیختن آب ومی را شکستن سر، شکافتن کشتی دریا را
معنی شج - جستجوی لغت در جدول جو
- شج ((شَ جّ))
- شکستن سر، شکافتن کشتی دریا را
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تبار نامه
دلیری، دلاوری
دلیر، شیردل
زن پر دل
دلیر پردل دلارو شجاع دلاور دلیر، جمع شجعان
درختناک پردرخت، بیگانه، شمشیر، دوست پست ناجور، هیچکاره
شکسته سر
اندوهگین نگران
شکستگی درسر و روی زخم سر سرشکستگی جراحت سر، جمع شجاج
اندوهگین شدن
گریستن، نیاز، اندوه، اندوهاندن، شادانیدن ازواژگان دوپهلو
اندوه، حزن
جمع شجاع، بمعنی دلیر
جمع شجاع دلاوران
دلیران، بلندبالای گستاخ زن، جمع شجاع، دلاوران
برتری در دلیری نیرومندی
کامی میاندهانی به آواهایی گفته می شود که ازکام برمی آیند ضاد ج مونث شجری و آن حروف شین ص و ج است
درختی، درختدیس، سروی دبیره سروی گونه ای دبیره که وات ها برابرباشماره اند منسوب به شجر درختی به شکل درخت، نوعی خط با حساب ابجد که آن را خط سروی هم می نامند. زیرا حروف آن به شکل درخت سرو در می آید و شباهت به خط میخی دارد. و بسته به توافق طرفین خطوط مایل راست و چپ را شاخص کلمه یا حرف قرار می دهند. یعنی یک خط عمودی کوچک رسم کنند و سپس مرتبه حرف را در طرف راست و مرتبه حرف را در کلمه در طرف چپ آن به وسیله خطوط مایل و کوچکی که خطوط عمودی را قطع می نماید و تعیین می کنند و ممکن است مقام کلمه را طرف چپ و مقام حرف را طرف راست تعیین نمایند. منسوب به شجر شجریه
درخت سه گل ازگیاهان تبارنامه تخمک سرو بن زاد شجره النسب شجره
گل نگونسار ازگیاهان
درخت گویا درختی که برآن موسی بن عمران علیه السلام شکوه خدایی رانگریسته
زراوند دراز
شاله پشتانه (گویش گیلکی)
تبارنامه تبارنامه تخمک سرو بن زاد
راش ازگیاهان راش
درخت نیایش ژنکو
درخت زفتک
درخت بادبزن
گونه های مختلف پیرو را گویند که بنامهای عرعر و سر کوهی نیز موسومند، ابهل، دیبدار ارس سروکوهی
درخت شیر درخت پنیرمایه درختی است از تیره گزنه ها که در اماکن خشک ولم بزرع اراضی آمریکای جنوبی و مرکزی میروید. ارتفاع آن به 15 تا 20 متر نیز میرسد. میوه اش بیضوی شکل و کپسول و دانه اش خوراکی است. براثرشکاف در ساقه ها و تنه این درخت شیرابه ای شیری رنگ خراج میشود که اهالی آنرا جمع آوری و مانند شیر مصرف می کنند و حتی جهت ساختن پنیر نیز بکار میبرند (علت وجه تسمیه این گیاه) درخت شیر