جدول جو
جدول جو

معنی شج - جستجوی لغت در جدول جو

شج
سرشکستن، درنوردیدن، درآمیختن آب ومی را شکستن سر، شکافتن کشتی دریا را
فرهنگ لغت هوشیار
شج
((شَ جّ))
شکستن سر، شکافتن کشتی دریا را
تصویری از شج
تصویر شج
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شجاع الملک
تصویر شجاع الملک
(پسرانه)
آنکه در دفاع از کشور شجاع است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شجاع الدین
تصویر شجاع الدین
(پسرانه)
آنکه در دفاع از دین شجاع است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شجره نامه
تصویر شجره نامه
تبار نامه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شجاعت
تصویر شجاعت
دلیری، دلاوری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شجاع
تصویر شجاع
دلیر، شیردل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شجیعه
تصویر شجیعه
زن پر دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجیع
تصویر شجیع
دلیر پردل دلارو شجاع دلاور دلیر، جمع شجعان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجیر
تصویر شجیر
درختناک پردرخت، بیگانه، شمشیر، دوست پست ناجور، هیچکاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجیج
تصویر شجیج
شکسته سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجی
تصویر شجی
اندوهگین نگران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجه
تصویر شجه
شکستگی درسر و روی زخم سر سرشکستگی جراحت سر، جمع شجاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجون
تصویر شجون
اندوهگین شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجو
تصویر شجو
گریستن، نیاز، اندوه، اندوهاندن، شادانیدن ازواژگان دوپهلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجن
تصویر شجن
اندوه، حزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجعه
تصویر شجعه
جمع شجاع، بمعنی دلیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجعان
تصویر شجعان
جمع شجاع دلاوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجعا
تصویر شجعا
دلیران، بلندبالای گستاخ زن، جمع شجاع، دلاوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجع
تصویر شجع
برتری در دلیری نیرومندی
فرهنگ لغت هوشیار
کامی میاندهانی به آواهایی گفته می شود که ازکام برمی آیند ضاد ج مونث شجری و آن حروف شین ص و ج است
فرهنگ لغت هوشیار
درختی، درختدیس، سروی دبیره سروی گونه ای دبیره که وات ها برابرباشماره اند منسوب به شجر درختی به شکل درخت، نوعی خط با حساب ابجد که آن را خط سروی هم می نامند. زیرا حروف آن به شکل درخت سرو در می آید و شباهت به خط میخی دارد. و بسته به توافق طرفین خطوط مایل راست و چپ را شاخص کلمه یا حرف قرار می دهند. یعنی یک خط عمودی کوچک رسم کنند و سپس مرتبه حرف را در طرف راست و مرتبه حرف را در کلمه در طرف چپ آن به وسیله خطوط مایل و کوچکی که خطوط عمودی را قطع می نماید و تعیین می کنند و ممکن است مقام کلمه را طرف چپ و مقام حرف را طرف راست تعیین نمایند. منسوب به شجر شجریه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجره نامه
تصویر شجره نامه
درخت سه گل ازگیاهان تبارنامه تخمک سرو بن زاد شجره النسب شجره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجره مریم
تصویر شجره مریم
گل نگونسار ازگیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
درخت گویا درختی که برآن موسی بن عمران علیه السلام شکوه خدایی رانگریسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجره سلیمان
تصویر شجره سلیمان
سدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجره رستم
تصویر شجره رستم
زراوند دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجره حره
تصویر شجره حره
شاله پشتانه (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجره النسب
تصویر شجره النسب
تبارنامه تبارنامه تخمک سرو بن زاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجره النبع
تصویر شجره النبع
راش ازگیاهان راش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجره المعبد
تصویر شجره المعبد
درخت نیایش ژنکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجره المطاط
تصویر شجره المطاط
درخت زفتک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجره المسافر
تصویر شجره المسافر
درخت بادبزن
فرهنگ لغت هوشیار
گونه های مختلف پیرو را گویند که بنامهای عرعر و سر کوهی نیز موسومند، ابهل، دیبدار ارس سروکوهی
فرهنگ لغت هوشیار
درخت شیر درخت پنیرمایه درختی است از تیره گزنه ها که در اماکن خشک ولم بزرع اراضی آمریکای جنوبی و مرکزی میروید. ارتفاع آن به 15 تا 20 متر نیز میرسد. میوه اش بیضوی شکل و کپسول و دانه اش خوراکی است. براثرشکاف در ساقه ها و تنه این درخت شیرابه ای شیری رنگ خراج میشود که اهالی آنرا جمع آوری و مانند شیر مصرف می کنند و حتی جهت ساختن پنیر نیز بکار میبرند (علت وجه تسمیه این گیاه) درخت شیر
فرهنگ لغت هوشیار