جدول جو
جدول جو

معنی شبگرد - جستجوی لغت در جدول جو

شبگرد
آنکه در شب گردش میکند
تصویری از شبگرد
تصویر شبگرد
فرهنگ لغت هوشیار
شبگرد
کسی که در شب گردش می کند، میر شب، شوکار، عسس برای مثال رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن / ترک من خراب شبگرد مبتلا کن (مولوی۲ - ۷۰۱)،
کنایه از پاسبان
کنایه از دزد
تصویری از شبگرد
تصویر شبگرد
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شبگردی
تصویر شبگردی
گردش شب شبروی، محارست در شب پاسبانی، دزدی راهزنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبگردی
تصویر شبگردی
گردش در شب، شب روی، کنایه از پاسبانی در شب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بشگرد
تصویر بشگرد
صیاد، شکارچی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبگرد
تصویر آبگرد
گرداب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاگرد
تصویر شاگرد
مرشد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شاگرد
تصویر شاگرد
آموزنده علم یا هنر نزد کسی، محصل و تلمیذ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاگرد
تصویر شاگرد
کسی که نزد دیگری علم یا هنر می آموزد، پسری که در دکانی خدمت می کند، وردست، پسوند متصل به واژه به معنای کمک مثلاً شاگرد شوفر، شاگرد بنا
فرهنگ فارسی عمید
((گِ))
جایی عمیق در رودخانه یا دریا که آب در آن می چرخد و به قعر فرو می رود، گرداب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بشگرد
تصویر بشگرد
((بِ گَ))
شکار، شکارگاه، شکاری، صیاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاگرد
تصویر شاگرد
((گِ))
کسی که نزد دیگری علم و ادب یا هنر آموزد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شب گرد
تصویر شب گرد
شبرو، ماه، عسس، پاسبان، راه زن، دزد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آبگرد
تصویر آبگرد
گرداب، برای مثال مگرد گرد آبگرد هیبتش / که درکشد تو را به دم چو اژدها (ابوالفرج رونی - ۱۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاگرد
تصویر شاگرد
Disciple
دیکشنری فارسی به انگلیسی