- شبنم (دخترانه)
- ژاله، رطوبت و قطره ای که شب هنگام روی برگ گل و گیاه می نشیند
معنی شبنم - جستجوی لغت در جدول جو
- شبنم
- رطوبتی که شب روی گیاها یا چیزهای دیگر تولید می شود
- شبنم
- رطوبتی که شب روی گیاه ها یا چیزهای دیگر تولید می شود، قطره ای شبیه دانۀ باران که شب در روی برگ گل یا گیاه می نشیند، بشم، بژم، بشک، اپشک، افشک، افشنگ
- شبنم ((شَ نَ))
- قطره ای شبیه دانه باران که شب روی برگ گل و گیاه می نشیند. بشم، بژم، بشک، اپشک، افشک، افشنگ و ژاله نیز گفته اند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پارسی تازی شده شبرم گاوکشک از گیاهان، زفت ژکور (بخیل) نام فارسی گونه ای فرفیون گاو کشک
گیاهی خودرو با ساقه های راست و بلند و شیره ای سمی که در طب قدیم مصرف دارویی داشته، گاوکشک
ترکی منم بمعنی منم: (آن یکی ترکی بدو گفت این بنم من نمی خواهم عنب خواهم ازم) (مثنوی مولوی)
نزدیک گردیدن، پرگوشتی درکودک
سردشدن، سرما سرمازده، گرسنگی، زهر
آب سرد لایماهی
شبنمیان