- شاهراه
- راه عام و جاده بزرگ و وسیع، راه وسیع و عام
معنی شاهراه - جستجوی لغت در جدول جو
- شاهراه
- راهی که وسعت دارد، راه عام، جاده اصلی و بزرگ
- شاهراه
- راه وسیع، جاده، خیابان یا جادۀ اصلی که محل آمد و رفت همۀ مردم باشد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مخفف شاهراه، جاده عام و وسیع و بزرگ
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
پیروز، فاتح، ایزد پیروزی درآئین زردشت، لقب برخی از پادشاهان ساسانی، نام ستاره مریخ، نام روز بیستم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام فرشته موکل بر مسافران و روز بهرام، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از فرزندان گودرز گشواد
سروادیک
امپراتور، امپراطور
غروب، آقشام
احیانا
آنکه در راه راست میرود مقابل بیراه
مخطط، آنکه خطوط رنگین داشته باشد
خرامان راه رفتن
کنایه از کسی یا چیزی که مانع پیشرفات کسی بشود
درخور شاه لایق شاه شاهانه: در شاهوار، هر چیز نیک خوب و گرانمایه
شاه شاهان پادشاه پادشاهان سلطان السلاطین، خدای تعالی، به پادشاه کوچک نیز اطلاق میشود (به عنوان مبالغه)، یا شاهنامه زند واستا. خورشید. یا شاهنامه فلک. خورشید
شاه شاهان پادشاه پادشاهان سلطان السلاطین، خدای تعالی، به پادشاه کوچک نیز اطلاق میشود (به عنوان مبالغه)، یا شاهنامه زند واستا. خورشید. یا شاهنامه فلک. خورشید
متقی و پرهیزگار و صالح و نیکو کار
سورنای سرنا شهنا
کتاب تاریخ و سرگذشت پادشاهان ایرانی
کار بزرگ، کار بی مزد
فرزند شاه شاهپور شاپور شهزاده، جمع شاهزادگان
فرزند شاه شاهپور شاپور شهزاده، جمع شاهزادگان
رود بزرگ رودخانه بزرگ رودخانه عظیم، رود بزرگ ساز سیم بزرگ آلات موسیقی تار بمی که در اکثر سازها بندند مقابل نوعی ساز شهرود