- شانسون
- فرانسوی ترانه، ژاژ
معنی شانسون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یک فرد از ایل شاهسون
در دورۀ صفویه، قبایل حامی شاه، در دورۀ صفویه، سربازان مخصوص شاه، از ایل های بزرگ ایران که در حدود تبریز و اردبیل و قزوین سکنی دارند، هر یک از اعضای ایل شاهسون، شاه دوست، دوستدار شاه
رازیانه شامی از گیاهان
فهمیدن
سانسور (Censorship) یا بازبینی محتوایی به معنای ویرایش یا حذف بخش هایی از محتوای فیلم، تلویزیونی یا هر نوع اثر هنری است که به دلایل مختلف انجام می شود. این عمل به طور عمده به دلیل محدودیت های فرهنگی، اخلاقی، سیاسی یا قوانین قانونی صورت می گیرد. در بسیاری از کشورها، مقررات خاصی برای محتوایی که به نمایش عمومی می رسد وجود دارد، و سانسور برای اطمینان از اینکه محتوایی که به جامعه نشان داده می شود، با استانداردها و قوانین موجود سازگار است، انجام می شود.
سانسور ممکن است شامل حذف صحنه های خشونت آمیز، مواد مخدر، صحنه های جنسی، واژگان غیرمناسب یا موضوعات سیاسی حساس باشد. همچنین ممکن است تغییراتی در داستان، دیالوگ ها یا تصاویر برای تطبیق با استانداردهای محتوای مورد نظر صورت گیرد.
گاهی اوقات سانسور ممکن است به یک اثر هنری ضربه بزند و برخی از هنرمندان و منتقدان ممکن است این رویکرد را به عنوان محدود کننده و نادرست برشمرند، اما در بسیاری از جوامع، سانسور به عنوان یک ابزار لازم برای حفظ استانداردها، اخلاق و امنیت عمومی در نظر گرفته می شود.
تعیین اینکه چه بخش هایی از فیلم، یا اینکه اساسا چه فیلمی، باید پخش عمومی شود و در معرض تماشای مردم قرار گیرد. سانسور از سوی سازمان ها و نهادهای مختلف اعمال می شود، نظیر نهادهای دولتی، دادگستری یا نهاد های مذهبی، قومی و اخلاقی. سانسور همیشه محل بحث و اظهار نظرهای متفاوت بوده و در هر جامعه ای با جامعه دیگر فرق دارد. به دلیل آنکه سینما و ارزش های اجتماعی دستخوش تحول اند، در هر زمان مسئله خاصی ممکن است مشمول سانسور شود.
سانسور ممکن است شامل حذف صحنه های خشونت آمیز، مواد مخدر، صحنه های جنسی، واژگان غیرمناسب یا موضوعات سیاسی حساس باشد. همچنین ممکن است تغییراتی در داستان، دیالوگ ها یا تصاویر برای تطبیق با استانداردهای محتوای مورد نظر صورت گیرد.
گاهی اوقات سانسور ممکن است به یک اثر هنری ضربه بزند و برخی از هنرمندان و منتقدان ممکن است این رویکرد را به عنوان محدود کننده و نادرست برشمرند، اما در بسیاری از جوامع، سانسور به عنوان یک ابزار لازم برای حفظ استانداردها، اخلاق و امنیت عمومی در نظر گرفته می شود.
تعیین اینکه چه بخش هایی از فیلم، یا اینکه اساسا چه فیلمی، باید پخش عمومی شود و در معرض تماشای مردم قرار گیرد. سانسور از سوی سازمان ها و نهادهای مختلف اعمال می شود، نظیر نهادهای دولتی، دادگستری یا نهاد های مذهبی، قومی و اخلاقی. سانسور همیشه محل بحث و اظهار نظرهای متفاوت بوده و در هر جامعه ای با جامعه دیگر فرق دارد. به دلیل آنکه سینما و ارزش های اجتماعی دستخوش تحول اند، در هر زمان مسئله خاصی ممکن است مشمول سانسور شود.
مهمانخانه
تفتیش مطبوعات و مکاتیب و نمایشها
یونانی تازی شده رازیانه رومی ازگیاهان گیاهی از تیره چتریان که یکساله است و ارتفاعش تا 50 سانتیمتر میرسد. برگهایش بشکل شبت و گلهایش چتری و میوه اش کوچک است و عطر تندی دارد رازیانج شامی بادیان رومی
رقصنده، رقاص
آگاهی داشتن
چیز نفیستحفه نایاب که بعنوان هدیه برای بزرگان برند
چیز نفیستحفه نایاب که بعنوان هدیه برای بزرگان برند
توانستن
سزاوار بودن لایق و مناسب بودن در خور بودن
فرانسوی کلاه تگاوی (تگاو قیف)
شهرستان شهر مدینه، نفس شهر یعنی دکان ها و خانه ها که بر گرداگرد ارگ یا قهندز ساخته باشند هرچه در اندرون یک شهر بود مقابل ربض
شاندن، شانه کردن، شانه زدن موی
سزاوار بودن، لایق و مناسب بودن، درخور بودن، برای مثال به جای خویش بد کردی چو بد کردی / که را شایی چو مر خود را نشایستی (ناصرخسرو - ۳۷۳) ، گر دستۀ گل نیاید از ما / هم هیزم دیگ را بشاییم (سنائی۲ - ۴۴۹) ، نشاید خون سعدی بی سبب ریخت / ولکن چون مراد اوست شاید (سعدی۲ - ۴۴۲)
توانستن، از عهدۀ انجام دادن کاری برآمدن، قدرت بر کاری داشتن، توانا بودن، توانایی داشتن، یارستن
تفتیش و مراقبت از طرف دولت در فیلم ها، نمایشنامه ها، مطالب روزنامه ها و مطبوعات و حذف برخی مطالب به صلاح دید آن ها پیش از انتشار
خانه یا مؤسسه ای که در ازای دریافت ماهیانۀ مبلغ معینی، مسکن و خوراک در اختیار افراد قرار دهد
گیاهی از خانوادۀ چتریان، با برگ های باریک خوش بو شبیه شبت، گل های سفید و چتری، تخم های ریز، سبز رنگ و معطر، جوشاندۀ تخم آن در طب استعمال می شود، در نفخ معده، دل درد، سوء هضم، تشنج، ضعف قوای دماغی، درد سینه و بواسیر نافع است، بادیان رومی، رازیانۀ رومی، زیرۀ رومی
دانایی و آگاهی داشتن، گمان کردن، پنداشتن، به حساب آوردن، برای مثال گر از پیوند او فخریت نبود / چنین دانم که هم عاری نباشد (انوری - ۸۲۰)
تشخیص دادن،برای مثال شب و روز در بحر سودا و سوز / ندانند زآشفتگی شب ز روز (سعدی۲ - ۲۰۸)
شناختن، توانستن
تشخیص دادن،
شناختن، توانستن
پیشخدمت کافه رستوران و مهمانخانه
مانند شدن به چیزی، شبیه بودن
جایی که با پرداخت ماهیانه در آن مسکن گزینند و از کلیه امکانات آن برخوردار شوند، اقامتگاهی که از مسافران یا مشتریان خود به طور کامل یا نیمه کامل پذیرایی کند، مهمانکده، شبانه روزی (واژه فرهنگستان)
تنسوخ. تنسخ. تانکسوق. تنکسوق. تنسق، چیز نفیس، تحفه نایاب که به عنوان هدیه برای بزرگان برند
((نْ))
فرهنگ فارسی معین
کنترل و بازرسی حاکمیت بر فعالیت سیاسی، اجتماعی و... خاصه فرهنگی، بررسی (واژه فرهنگستان)