توت فرنگی، میوه ای سرخ رنگ و ترش طعم شبیه توت و درشت تر از آنکه ملین، ادرارآور، تصفیه کنندۀ خون و مقوی اعصاب است و برای اشخاص کم خون و مبتلایان به بیماری های سل، رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه و تصلب شرائین نافع است، بوتۀ این میوه کوچک با برگ های درشت و ساقه های باریک خزنده است، چیلک، چیالک، چلم
توت فَرَنگی، میوه ای سرخ رنگ و ترش طعم شبیه توت و درشت تر از آنکه ملین، ادرارآور، تصفیه کنندۀ خون و مقوی اعصاب است و برای اشخاص کم خون و مبتلایان به بیماری های سل، رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه و تصلب شرائین نافع است، بوتۀ این میوه کوچک با برگ های درشت و ساقه های باریک خزنده است، چیلَک، چیالَک، چَلَم
مخفف شالوده. اساس و بنیاد دیوار و عمارت را گویند. (برهان قاطع) (فرهنگ نظام) (آنندراج) (غیاث اللغات) : رسیده شالدۀ باره اش بگاو زمین گذشته گنگرۀ قلعه اش بدو پیکر. ؟ (فرهنگ شیرازی از فرهنگ نظام). و رجوع به شالوده شود
مخفف شالوده. اساس و بنیاد دیوار و عمارت را گویند. (برهان قاطع) (فرهنگ نظام) (آنندراج) (غیاث اللغات) : رسیده شالدۀ باره اش بگاو زمین گذشته گنگرۀ قلعه اش بدو پیکر. ؟ (فرهنگ شیرازی از فرهنگ نظام). و رجوع به شالوده شود
معشوقۀ شاپور شاه. (از فهرست ولف). بنقل شاهنامه دختر طائر غسانی از نوشه دختر نرسی ساسانی است که درجنگ شاپور ذوالاکتاف با ’طائر’، در گشادن حصاری شاپور را یاری داد و شاپور او را بزنی گرفت: ز طائر یکی دختش آمد چو ماه که گفتی که نرسی است با تاج و گاه پدر مالکه نام کردش چو دید که دختش همی مملکت را سزید. (شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 2031). ز دیوار دژ مالکه بنگرید درفش سرنامداران بدید. (شاهنامه ایضاً، ص 2032)
معشوقۀ شاپور شاه. (از فهرست ولف). بنقل شاهنامه دختر طائر غسانی از نوشه دختر نرسی ساسانی است که درجنگ شاپور ذوالاکتاف با ’طائر’، در گشادن حصاری شاپور را یاری داد و شاپور او را بزنی گرفت: ز طائر یکی دختش آمد چو ماه که گفتی که نرسی است با تاج و گاه پدر مالکه نام کردش چو دید که دختش همی مملکت را سزید. (شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 2031). ز دیوار دژ مالکه بنگرید درفش سرنامداران بدید. (شاهنامه ایضاً، ص 2032)
دهی از دهستان کلاس بخش سردشت شهرستان مهاباد، دارای 48 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آن غلات، توتون و مواد جنگلی است، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آن جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان کلاس بخش سردشت شهرستان مهاباد، دارای 48 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آن غلات، توتون و مواد جنگلی است، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آن جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
پشمینۀ درشت جوالوار. (دیوان نظام قاری ص 201). چون شال سخت بی دوام و سست بافته شده. (یادداشت مؤلف). در خراسان و یزد پارچۀ کلفت پشمی است که از آن جانی خانی (جوال بزرگ) میدوزند و در تهران و مازندران جانی خانی را شالکی گویند در هر صورت معنی لفظ منسوب به شالک است و معنی شالک شال سبک کم بها. (فرهنگ نظام) : زد میزرینی و هم زاغکی دگر بید بازاری و شالکی. نظام قاری (دیوان ص 186)
پشمینۀ درشت جوالوار. (دیوان نظام قاری ص 201). چون شال سخت بی دوام و سست بافته شده. (یادداشت مؤلف). در خراسان و یزد پارچۀ کلفت پشمی است که از آن جانی خانی (جوال بزرگ) میدوزند و در تهران و مازندران جانی خانی را شالکی گویند در هر صورت معنی لفظ منسوب به شالک است و معنی شالک شال سبک کم بها. (فرهنگ نظام) : زد میزرینی و هم زاغکی دگر بید بازاری و شالکی. نظام قاری (دیوان ص 186)
این کلمه برای زوائد نباتی (پیچک گیاه، ریشه های چنگکی، زائدۀ برگ، پرز گیاه و غیره) بکار میرود. (دزی ج 1 ص 715) ، به ضمائم و زوائد گوناگون اندامهای مولدۀ برخی از قارچها (قارچ مو) اطلاق میشود. (دزی ج 1 ص 715)
این کلمه برای زوائد نباتی (پیچک گیاه، ریشه های چنگکی، زائدۀ برگ، پرز گیاه و غیره) بکار میرود. (دزی ج 1 ص 715) ، به ضمائم و زوائد گوناگون اندامهای مولدۀ برخی از قارچها (قارچ مو) اطلاق میشود. (دزی ج 1 ص 715)
موضعی نزدیک پاطاق نزدیک کرمانشاه. مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’از منزل ’پاطاق’ که بعقیدۀ بعضی ’عقبۀ حلوان’ همان است، چون مسافر به طرف عراق عرب رود یکی از دهات دست راست، نزدیک به ’پاطاق’ همین چالکه است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 78)
موضعی نزدیک پاطاق نزدیک کرمانشاه. مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’از منزل ’پاطاق’ که بعقیدۀ بعضی ’عقبۀ حلوان’ همان است، چون مسافر به طرف عراق عرب رود یکی از دهات دست راست، نزدیک به ’پاطاق’ همین چالکه است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 78)