احمد بن محمد بن منصور اشمونی مصری نحوی حنفی. متوفی بسال 809 هجری قمری او راست: التحفهالادبیه فی علم العربیه. لامیه فی النحو. شرح اللامیه. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 119). و صاحب روضات آرد: ابن حجر درباره او نقل کرده است که در عربیت فاضل بود و در فنون دست داشت. در نحو لامیه ای بسرود که بعلو قدر وی در فن شعر شهادت دهد و شرح مفیدی بر لامیۀ مزبور بنوشت. همچنین او را تصنیفی است در فضیلت لااله الالله. وی در 18 شوال سال 809 هجری قمری در گذشت. (از روضات الجنات ص 83) ابوالحسن علی بن محمد شافعی اشمونی ملقب به نورالدین (900 هجری قمری). از دانشمندان عصر خویش بود و در نحو و منطق مهارت داشت. او راست:شرح الفیۀ ابن مالک در نحو و صرف. (از ریحانهالادب). رجوع به معجم المطبوعات و بلوغ الارب ج 3 ص 21 شود
احمد بن محمد بن منصور اشمونی مصری نحوی حنفی. متوفی بسال 809 هجری قمری او راست: التحفهالادبیه فی علم العربیه. لامیه فی النحو. شرح اللامیه. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 119). و صاحب روضات آرد: ابن حجر درباره او نقل کرده است که در عربیت فاضل بود و در فنون دست داشت. در نحو لامیه ای بسرود که بعلو قدر وی در فن شعر شهادت دهد و شرح مفیدی بر لامیۀ مزبور بنوشت. همچنین او را تصنیفی است در فضیلت لااله الالله. وی در 18 شوال سال 809 هجری قمری در گذشت. (از روضات الجنات ص 83) ابوالحسن علی بن محمد شافعی اشمونی ملقب به نورالدین (900 هجری قمری). از دانشمندان عصر خویش بود و در نحو و منطق مهارت داشت. او راست:شرح الفیۀ ابن مالک در نحو و صرف. (از ریحانهالادب). رجوع به معجم المطبوعات و بلوغ الارب ج 3 ص 21 شود
هارون بن موسی. وی از شیوخ اطباء و از اخیار آنان و مؤتمن ومشهور به اعمال جراحی بود و ناصر و مستنصر (خلیفه) را در صناعت طب خدمت کرد. (عیون الانباء ج 2 ص 46) ، ترشح آب را نیز گویند. (برهان)
هارون بن موسی. وی از شیوخ اطباء و از اخیار آنان و مؤتمن ومشهور به اعمال جراحی بود و ناصر و مستنصر (خلیفه) را در صناعت طب خدمت کرد. (عیون الانباء ج 2 ص 46) ، ترشح آب را نیز گویند. (برهان)
عبدالرحمن بن یوسف بن ابراهیم اصفونی نجم الدین ابوالقاسم مصری شافعی، نزیل حرم. (677- 750 هجری قمری) او راست: مختصر الروضه للنووی در فروع. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 537). و صاحب حبیب السیر آرد:... اصفونی در سنۀ خمسین و سبعمائه 750 هجری قمری) در مکۀ مبارکه در آخر ایام تشریق به عالم اخروی پیوست و او درسنۀ سبع و سبعین و ستمائه (677) متولد شده بود. ازمصنفاتش یکی مختصر روضه است در دو جلد. (از رجال حبیب السیر تألیف نوایی)
عبدالرحمن بن یوسف بن ابراهیم اصفونی نجم الدین ابوالقاسم مصری شافعی، نزیل حرم. (677- 750 هجری قمری) او راست: مختصر الروضه للنووی در فروع. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 537). و صاحب حبیب السیر آرد:... اصفونی در سنۀ خمسین و سبعمائه 750 هجری قمری) در مکۀ مبارکه در آخر ایام تشریق به عالم اخروی پیوست و او درسنۀ سبع و سبعین و ستمائه (677) متولد شده بود. ازمصنفاتش یکی مختصر روضه است در دو جلد. (از رجال حبیب السیر تألیف نوایی)
نسبت است بخاتون، بانوانه، بزرگی و عظمت زن: سر برافراختی بخاتونی خواستی گنجهای قارونی، نظامی، ، نوعی از لباس است: چو خاتونئی بود ابریشمین چو چتری و فونک گلی و کژین، نظام قاری (دیوان ص 182)
نسبت است بخاتون، بانوانه، بزرگی و عظمت زن: سر برافراختی بخاتونی خواستی گنجهای قارونی، نظامی، ، نوعی از لباس است: چو خاتونئی بود ابریشمین چو چتری و فونک گلی و کژین، نظام قاری (دیوان ص 182)
ابواسماعیل ضمام بن اسماعیل بن مالک معافری اشمونی در اسکندریه بسال 185 هجری قمری درگذشت. (از معجم البلدان) ، شناکننده و آب ورز. (برهان). شناکننده که آنرا اشناب، اشناه و آشنا نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). شناوری، مرادف اشناه و آشناو و اشناب. (رشیدی) : دو اشنا و سپاهانی به اشتاب برون بردند جان از دست غرقاب. عطار (از آنندراج). مخفف آشنا، شناگر و آب ورز. (فرهنگ نظام). و رجوع به آشنا و اشناو و اشناب و اشناه و شناو شناو و آب ورزو شناگر شود
ابواسماعیل ضمام بن اسماعیل بن مالک معافری اشمونی در اسکندریه بسال 185 هجری قمری درگذشت. (از معجم البلدان) ، شناکننده و آب ورز. (برهان). شناکننده که آنرا اشناب، اشناه و آشنا نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). شناوری، مرادف اشناه و آشناو و اشناب. (رشیدی) : دو اشنا و سپاهانی به اشتاب برون بردند جان از دست غرقاب. عطار (از آنندراج). مخفف آشنا، شناگر و آب ورز. (فرهنگ نظام). و رجوع به آشنا و اشناو و اشناب و اشناه و شناو شناو و آب ورزو شناگر شود
ابوعلی حسن بن منصور شابجنی محتسب کوسج و لقب او خاقان بود که بدان شهرت داشت. وی از حفص بن ابی حفص الفرغانی کشی سماع کرد. از اصحاب سعید بن ابراهیم بن معقل النسفی بود. (از انساب سمعانی)
ابوعلی حسن بن منصور شابجنی محتسب کوسج و لقب او خاقان بود که بدان شهرت داشت. وی از حفص بن ابی حفص الفرغانی کشی سماع کرد. از اصحاب سعید بن ابراهیم بن معقل النسفی بود. (از انساب سمعانی)
محمد بن احمد بن ناصر، ملقب به شمس الدین دمشقی شافعی، او راست: ’ینابیع الاحزان’ و ’نظم سیره مغلطای’ و ’ارجوزه فی الخلفاء العباسیین’، او بسال 871 هجری قمری در دمشق درگذشت، رجوع شود به الاعلام زرکلی ج 3 ص 856 و معجم المطبوعات محمد بن یوسف بن احمد باعونی ملقب به بهاءالدین از فضلای دمشق بود، چند ارجوزه در تاریخ دارد که از آنجمله ارجوزه در ’سیرهالملک الاشرف قایتبای’ را میتوان نام برد، وی بسال 910 هجری قمری درگذشت، (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 1007)
محمد بن احمد بن ناصر، ملقب به شمس الدین دمشقی شافعی، او راست: ’ینابیع الاحزان’ و ’نظم سیره مغلطای’ و ’ارجوزه فی الخلفاء العباسیین’، او بسال 871 هجری قمری در دمشق درگذشت، رجوع شود به الاعلام زرکلی ج 3 ص 856 و معجم المطبوعات محمد بن یوسف بن احمد باعونی ملقب به بهاءالدین از فضلای دمشق بود، چند ارجوزه در تاریخ دارد که از آنجمله ارجوزه در ’سیرهالملک الاشرف قایتبای’ را میتوان نام برد، وی بسال 910 هجری قمری درگذشت، (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 1007)
السّاندرو. شاعر ایتالیائی که در ’مودن’ بسال 1565 میلادی متولد شد و در سال 1635م. درگذشت. منشی مخصوص اکابر زمان و فرانسوای اول دوک مودن شد. مشهورترین آثارش منظومۀ حماسی خنده آور بنام ’قوه مضبوطه’ میباشد، اشعار دیگری نیز دارد
اَلِسّاندرو. شاعر ایتالیائی که در ’مودن’ بسال 1565 میلادی متولد شد و در سال 1635م. درگذشت. منشی مخصوص اکابر زمان و فرانسوای اول دوک مودن شد. مشهورترین آثارش منظومۀ حماسی خنده آور بنام ’قوه مضبوطه’ میباشد، اشعار دیگری نیز دارد
سلیمان بن شیخ عبداﷲ بارونی نفوسی، او راست: 1 - الازهارالریاضیه فی ائمه و ملوک الاباضیهجزء 2 مطبعۀ بارونیه، (بی تاریخ)، 2 - دیوان (سلیمان بارونی) مطبعه الازهار البارونیه مصر 1346 هجری قمری (معجم المطبوعات ج 1 ستون 515)، لهجه ای است در پاریاب و بصورتهای فاریاب، فاریاو و پاریاو و فاراب نیز آمده است و بمعنی زمینی است که با آب رودخانه و آب کاریز مزروع شود، رجوع به برهان ذیل پاریاب و پاراب و فاریاب شود: و غلۀ آنجا ’خشت و کماج’ بعضی بخس است و بعضی باریاب، (فارسنامۀ ابن البلخی چ لندن ص 143)، بعضی که پشته ها و افرازها باشد بخس باشد و نشیبها باریاب، و آبها روان است، (فارسنامۀ ابن البلخی چ لندن ص 144)
سلیمان بن شیخ عبداﷲ بارونی نفوسی، او راست: 1 - الازهارالریاضیه فی ائمه و ملوک الاباضیهجزء 2 مطبعۀ بارونیه، (بی تاریخ)، 2 - دیوان (سلیمان بارونی) مطبعه الازهار البارونیه مصر 1346 هجری قمری (معجم المطبوعات ج 1 ستون 515)، لهجه ای است در پاریاب و بصورتهای فاریاب، فاریاو و پاریاو و فاراب نیز آمده است و بمعنی زمینی است که با آب رودخانه و آب کاریز مزروع شود، رجوع به برهان ذیل پاریاب و پاراب و فاریاب شود: و غلۀ آنجا ’خشت و کماج’ بعضی بخس است و بعضی باریاب، (فارسنامۀ ابن البلخی چ لندن ص 143)، بعضی که پشته ها و افرازها باشد بخس باشد و نشیبها باریاب، و آبها روان است، (فارسنامۀ ابن البلخی چ لندن ص 144)
برهو ساز، پانیذه گونه ای شیرینی منسوبه به صابون، صابون فروش، سازنده صابون، پاکیزه شسته صابون زده، شیرینیی است که از شکر سفید سازند، نوعی زمرد تیره به رنگ صابون، گیاهی است پایا از تیره میخکها که ارتفاعش بین 40 تا 80 سانتیمتر است. ساقه اش راست و برگهایش بزرگ و متقابل و دارای رنگ سبز زیبا است. گلهایش برگ و معطر و معمولا گلی رنگ (گاهی سفید) و شامل 5 کاسبرگ به هم پیوسته و 5 گلبرگ جدا و 10 پرچم است. میوه اش کپسولی است و دانه هایش قرمز رنگند. این گیاه در اماکن مرطوب و گودالها و اراضی نمناک می روید. قسمت مورد استفاده اش برگ و ریشه است. برگ و ساقه صابونی دارای لعاب مخصوصی است که در آب کف می کند (علت وجه تسمیه)، ریشه و ساقه زیرزمینی این گیاه در تداوی به عنوان معرق و مدر و تصفیه کننده خون استعمال می شود. و در روماتیسم مزمن نیز سابقا آن را به کار می بردند. ریشه آن دارای یک ساپونین و صمغ و مقداری رزین است غاسول صابونیه عرق الحلاوه
برهو ساز، پانیذه گونه ای شیرینی منسوبه به صابون، صابون فروش، سازنده صابون، پاکیزه شسته صابون زده، شیرینیی است که از شکر سفید سازند، نوعی زمرد تیره به رنگ صابون، گیاهی است پایا از تیره میخکها که ارتفاعش بین 40 تا 80 سانتیمتر است. ساقه اش راست و برگهایش بزرگ و متقابل و دارای رنگ سبز زیبا است. گلهایش برگ و معطر و معمولا گلی رنگ (گاهی سفید) و شامل 5 کاسبرگ به هم پیوسته و 5 گلبرگ جدا و 10 پرچم است. میوه اش کپسولی است و دانه هایش قرمز رنگند. این گیاه در اماکن مرطوب و گودالها و اراضی نمناک می روید. قسمت مورد استفاده اش برگ و ریشه است. برگ و ساقه صابونی دارای لعاب مخصوصی است که در آب کف می کند (علت وجه تسمیه)، ریشه و ساقه زیرزمینی این گیاه در تداوی به عنوان معرق و مدر و تصفیه کننده خون استعمال می شود. و در روماتیسم مزمن نیز سابقا آن را به کار می بردند. ریشه آن دارای یک ساپونین و صمغ و مقداری رزین است غاسول صابونیه عرق الحلاوه