جدول جو
جدول جو

معنی شارلروا - جستجوی لغت در جدول جو

شارلروا
(رُ)
یکی از شهرهای بلژیک است که در ایالت هنو کنار رود سامبر واقع شده. 25900 تن جمعیت دارد. معادن ذغال سنگ، صنعت ذوب آهن و تهیۀ تجهیزات ماشینی، بلورسازی، کاغذسازی و محصولات شیمیایی آن معروف است. پیروزی سپاهیان آلمان در سال 1914 میلادی در همین نقطه روی داد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شهرروا
تصویر شهرروا
شهروا، برای مثال نقرۀ ما اگرچه شهررواست / پیش نقاد رای او شد رد (شرف شفروه ای - لغتنامه - شهرروا)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارروا
تصویر کارروا
نافع و سودمند جهت پیشرفت کار، شایسته و سزاوار برای کار
فرهنگ فارسی عمید
(وُ)
فرانسوا گزاویه دو. یسوعی فرانسوی. وی بسال 1682م. در سن - کانتن تولد و بسال 1761م. وفات یافت. شط سن لوران و شط میسی سی پی را در امریکای شمالی او کشف کرده است
لغت نامه دهخدا
(تِلِ رُ)
مرکز آروندیسمان وین واقع در ساحل رودخانه وین دارای 25600 نفر جمعیت. کارخانجات اسلحه سازی، کنسروسازی و تقطیر و الکل سازی آن معروف است
لغت نامه دهخدا
(یُ)
مرکز کمون لوار از آروندیسمان رو آن، واقع در کنار رود سرنن دارای 5000 تن جمعیت است. نمایشگاه موسوم به سن فورتونا متعلق به قرن یازدهم میلادی در آن جای دارد. صنعت حریربافی آن مشهور است
لغت نامه دهخدا
(لُ)
نام یکی از شهرهای ایالات متحدۀ امریکا در ایالت کارولین شمالی و جمعیت آن 134000 تن است. صنایع تهیۀ پنبۀ آن معروف اس-ت
لغت نامه دهخدا
(لُ)
ملکۀ امپراطوری مکزیک. وی بسال 1840م. در لاکن تولد و به سال 1927م. وفات یافت. دختر لئوپولد اول پادشاه بلژیک است. با آرشیدوک ماکسیمیلین ازدواج کرد و پس از اعدام شدن همسرش که به امپراطوری مکزیک رسیده بود مشاعر خود را از دست داد
لغت نامه دهخدا
نام رودخانه ای است که از خلخال سرچشمه میگیرد و از طرف شمال به سفیدرود میریزد، (از سرزمینهای خلافت شرقی ص 183)، آب شال رود از جبال شال برمیخیزد و بحدود برندق بسفید رود میریزد، (نزهه القلوب ص 223)، و رجوع به فهرست تاریخ جهانگشای جوینی شود
لغت نامه دهخدا
(کارْ، رَ)
نافع و سودمند وبکار و شایسته و سزاوار برای کار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شَهَ رْ رَ)
شهرکی است (به ناحیت کرمان) بر کرانۀ دریا و اندر وی صیادانند. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
(شَهَْ رْ رَ)
سیم و زر رایج و سره را گویند. (برهان قاطع) (از انجمن آرا). زر و سیم رایج و سره. نقیض شهروا. (ناظم الاطباء) (از آنندراج). زر و سیم که درشهر رایج باشد. (رشیدی) (از جهانگیری) :
نقرۀ ما اگرچه شهررواست
پیش نقاد رای او شد رد.
شرف شفروه ای (از انجمن آرا).
تاسکه به نام شمس از لعل زدند
آهن ز طلا شهررواتر گشته ست.
ظهوری (از آنندراج).
رجوع به شهروا شود
لغت نامه دهخدا
(لُ)
چارلی چاپلین، هنرپیشه و کارگردان مشهور سینمای صامت و ناطق. وی بسال 1889 میلادی در شهر لندن متولد شد و دیرزمانی در ایالات متحدۀ امریکا بسر برد و از نوابغ عالم سینما بشمار است. رجوع به چارلی چاپلین در ذیل لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
زر و سیم رایج و سره: نقره ما اگر چه شهر رواست پیش نقاد رای او شد رد 0 (شرف شفروه رشیدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار روا
تصویر کار روا
شایسته سزاوار، نافع سودمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارروا
تصویر کارروا
((رَ))
شایسته، سزاوار، نافع، سودمند
فرهنگ فارسی معین