جدول جو
جدول جو

معنی شادروز - جستجوی لغت در جدول جو

شادروز
(دخترانه)
نیکروز، خوشبخت
تصویری از شادروز
تصویر شادروز
فرهنگ نامهای ایرانی
شادروز
نیک روز، خوشبخت
تصویری از شادروز
تصویر شادروز
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاهروز
تصویر شاهروز
(پسرانه)
نام پسر شاه بهرام پادشاه کشمیر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زادروز
تصویر زادروز
روز تولد، میلاد، ولادت، تولد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شاهدروز
تصویر شاهدروز
خوبروی روز: خور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادرود
تصویر شادرود
هاله خرمن ماه، فرش، تخت پادشاهی، پرده ایست از موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاد روز
تصویر شاد روز
خوشبخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زادروز
تصویر زادروز
روز به دنیا آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شادرو
تصویر شادرو
(دخترانه)
شادرخ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دادفروز
تصویر دادفروز
(پسرانه)
فروزنده عدل و داد، عادل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شادنوش
تصویر شادنوش
(دخترانه)
نوشنده شادی، شاد و خوشحال
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شادناز
تصویر شادناز
(دخترانه)
مرکب از شاد (خوشحال) + ناز (زیبا)، نام شهر یا مکانی در نیشابور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شادگون
تصویر شادگون
(دخترانه)
شاد و خوشحال
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زاد روز
تصویر زاد روز
تاریخ تولد، تولد
فرهنگ واژه فارسی سره
مرغی ماهیخوار دارای پرهای سرخ کم رنگ و پاهای دراز و منقار خمیده که در کنار آبها و باتلاقها بسر میبرد و بیشتر در مصر دیده شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادروان
تصویر شادروان
مرحوم، مرحومه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بادروج
تصویر بادروج
ریحان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادروم
تصویر بادروم
بادرنجبویه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادروگ
تصویر بادروگ
بادروج
فرهنگ لغت هوشیار
رود بزرگ رودخانه بزرگ رودخانه عظیم، رود بزرگ ساز سیم بزرگ آلات موسیقی تار بمی که در اکثر سازها بندند مقابل نوعی ساز شهرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاپرون
تصویر شاپرون
فرانسوی کلاه تگاوی (تگاو قیف)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادروان
تصویر شادروان
با روح شاد و شاد دل، خدا بیامرز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبانروز
تصویر شبانروز
شب و روز مدت بیست و چهار ساعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شباروز
تصویر شباروز
شب و روز (الیوم بلیلته)، همیشه پیوسته علی الدوام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شباروز
تصویر شباروز
شبانه روز، تمام ۲۴ ساعت، شب وروز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دادورز
تصویر دادورز
آنکه عدل ورزد و عدل و داد کند، دادگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاهد روز
تصویر شاهد روز
شاهد رخ زرد، شاهد فلک
کنایه از خورشید، چشمۀ آفتاب، چشمۀ آتش فشان، چشمۀ خاوری، چشمۀ روز، چشمۀ روشن، چشمۀ سیماب، چشمۀ سیماب ریز، چشمۀ گرم، چشمۀ نور، چشمۀ نوربخش، چشمۀ هور، آیینۀ آسمان، آیینۀ چرخ، آیینۀ خاوری، بانوی مشرق، بور بیجاده رنگ، تابۀ زر، خسرو سیّارگان، خسرو مشرق، زورق زرّین، سیماب آتشین، شهسوار فلک، عروس چرخ، نیّر اعظم، شیرسوار فلک، باشۀ فلک، شهسوار سپهر، شهسوار گردون، صدف فلک، صدف روز، صدف آتشین، عروس خاوری، عروس روز، عروس فلک، غضبان فلک، یاقوت زرد، زرّین ترنج، زرّین کاسه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شادورد
تصویر شادورد
هاله، دایرۀ روشن که گاهی گرداگرد قرص ماه ظاهر می شود، شاهورد، شایورد، سابود، خرمن ماه،
فرش، تخت پادشاهی، برای مثال جهان دار بر شادوردی بزرگ / نشسته همه پیکرش میش و گرگ (فردوسی - ۸/۳۳۰)
در موسیقی آهنگی از موسیقی قدیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادروزه
تصویر بادروزه
هرروزه، چیزی که انسان هر روز به آن احتیاج داشته باشد، از قبیل خوراک و پوشاک، برای مثال یکی جامه واین باد روزه ز قوت / دگر زاین همه بیشی و سیری است (سنائی - مجمع الفرس - بادروزه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادروج
تصویر بادروج
نوعی ریحان با برگ های ریز و شاخه های باریک و گل های سرخ رنگ، ریحان کوهی، بادرو، بورنگ، بوینگ، ترۀ خراسانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شادروان
تصویر شادروان
پردۀ بزرگی که در قدیم جلو بارگاه سلاطین می کشیدند، سراپرده، شادوان، شاروان، شادربان، برای مثال برو ببین که چه زیبا کشیده دست بهار / ز گونه گونه در اطراف باغ شادروان (کمال الدین اسماعیل - ۷۷) پیشگاه کاخ و بارگاه، فرش و بساط گران مایه،
سد و بندی که بر رود و نهر می بندند، منبع آب که دارای حوض و فواره باشد
شادروان مروارید: در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو شادروان مروارید گفتی / لبش گفتی که مروارید سفتی (نظامی۱۴ - ۱۷۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پادراز
تصویر پادراز
((دِ))
نوعی مرغ ماهیخوار با پاهای دراز و منقار خمیده و پرهای سرخ کمرنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شادروان
تصویر شادروان
((رَ))
مرحوم، آمرزیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شادروان
تصویر شادروان
((دُ یا دَ رْ))
چادر، سراپرده بزرگ، فرش گران بها، شاه نشین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شادورد
تصویر شادورد
((دْ وَ رْ))
گستردنی، فرش، هاله، خرمن ماه، تخت پادشاهی، پرده ای از موسیقی قدیم
فرهنگ فارسی معین