- شاخشانه
- شاخ گاو یا گوسفند و شانه (وسیله گدایی)، تخویف تهدید
معنی شاخشانه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
استخوان شانه و شاخ گاو یا گوسفند،
در قدیم برخی گدایان استخوان شانه و شاخ گاو یا گوسفند به دست گرفته و آن ها را به هم می زده و گدایی می کرده اند
شاخ شانه کشیدن: کنایه از تهدید کردن
شاخ شانه رفتن: کنایه از تهدید کردن، شاخ شانه کشیدن،برای مثال هلاک طرۀ مشکین آن سیه چشمم / که شاخ شانه رود آهوان صحرا را (عبدالغنی قبول - لغتنامه - شاخ شانه رفتن)
در قدیم برخی گدایان استخوان شانه و شاخ گاو یا گوسفند به دست گرفته و آن ها را به هم می زده و گدایی می کرده اند
شاخ شانه کشیدن: کنایه از تهدید کردن
شاخ شانه رفتن: کنایه از تهدید کردن، شاخ شانه کشیدن،
((خْ نِ))
فرهنگ فارسی معین
قسمی از گدایان که شاخ گوسفندی در یک دست و شانه ای در یک دست دیگر می گرفتند و آن شانه را بر شاخ می کشیدند تا صدای ناهنجاری برآید و مردم از آن صدا به ستوه آمده چیزی به آن ها بدهند
طایفه ای از گدایان را رسم بر این بود که شاخ گوسفندی را بر یک دست و شانه ای را بر دست دیگر میگرفتند و بر سرای و دکان مردم می ایستادند و آن شاخ را بدان شانه می کشیدند و صدایی غریب از آن بر می آمد و مردم چیزی بدیشان می دادند و اگر احیانا اهمال می کردند گدایان کاردی کشیده اعضای خور را مجروح می کردند و بعضی کارد خود را به دست پسر خود می دادند تا وی خویش را مجروح سازد و در نتیجه مردم از این عمل نفرت کرده زودتر چیزی بدیشان میدادند، تهدید کردن تخویف نمودن، چون شخصی چیزی را از شخصی خواهد و یا حاجتی طلبد که میسر نشود گوید چون حاجت مرا نمی آوری ترا یا خود را می شکم. آن شخص گوید شاخشانه می کشی ک یعنی تهدید می کنی ک، مهیای نزاع شدن
تخویف تهدید، مهیای نزاع شدن
تهدید کننده ترساننده
تهدید کردن، ترسانیدن
سروادیک
اپلکاره
گیاهی است از تیره گزنه ها که دو پایه و علفی و یک ساله است. ارتفاعش بین 1 تا 2 متر و گاهی هم بیشتر است. دارای گونه های مختلف و بویش قوی و نامطبوع است. برگهای این گیاه متقابل و دارای 5 تا 7 لوب عمیق دندانه دار با دمبرگ دراز می باشد، گلهای نر شاهدانه به صورت مجتمع و به طور آویخته بر روی برگها خارج می شود در قسمت انتهایی آن قرار دارد. در هر گل نر 5 پرچم موجود است. گلهای ماده بدون دمگل مشخصی در بغل گوشوارک های شبیه برگ قرار گرفته اند میوه شاهدانه فندق سیاه یا قهوه یی رنگ است و محتوی یک دانه تقریبا بدون آلبومن است. منشا اصلی این گیاه آسیاست ولی امروزه در اکثر نقاط معتدل و گرم کشت می شود. از گونه های مختلف شاهدانه الیاف قابل استفاده در نساجی بدست میظید. از دانه شاهدانه نیز روغنی با بوی قوی و نامطبوع حاصل می گردد که به مصرف تهیه صابونهای نرم و سوخت می رسد از نظر درمانی سر شاخه های گلدار یا میوه دار این گیاه مورد استفاده است. مخلوطی از برگهای کوبیده آن و شاخه گلدار وی که به هم فشرده است و به علت دارا بودن صمغ بهم چسبیده اند بنام بنگ به بازار عرضه می شود سابقا بنگ به مصرف تدخین می رسید ولی امروزه از آن مشروبات و داروهای مسکنی استفاده میکنند. از سرشاخه های این گیاه صمغ خاصی به صور می آید که به نام چرس موسوم است و به صور مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. سر شاخه های گلدار بدون برگ به نام حشیش به بازار عرضه میشده و در مورد استفاده و تدخین قرار میگرفته است قنب شاهدانج شدانق قنب هندی شهدانق حشیشه الفقرا ورق الخیال جز اعظم. توضیح برخی کتب اشتباها کنف را مرادف با شاهدانه ذکر کرده اند در حالی که کنف گیاهی است از تیره پنیرکیان و مشابهتش با شاهدانه بعلت داشتن الیاف قابل استفاده در نساجی است. یا شاهدانه چینی. یکی از گونه های شاهدانه است که مانند شاهدانه هندی مورد استفاده قرار میگیرد و تقریبا همه خواص آن را دارد. میوه اش به رنگ مایل به سبز و شامل غشایی با شبکه سفید رنگ است قنب نیل قنابوس نقل خواجه شن قنبرا قنبیرا قنابس. یا شاهدانه صحرائی. کنف. یا شاهدانه کانادایی. شاهدانه هندی. یا شاهدانه مصری. کنف. یا شاهدانه هندی. شاهدانه
سراپرده خیمه
از روی خوشحالی و شادی
شاد شادان خوشحال، از روی شادی باخوشحالی. جشنی که از روی شادی و نشاط گیرند
لطیف و احساسی
بیمارستان
سایه بان، چتر، سراپرده
از روی شادی و خوشحالی، توام با شادی، جشنی که از روی شادی و نشاط می گیرند، ساز و دهلی که در جشن و شادمانی می نوازند، مژدگانی
شادمان، خوشحال، خوش وخرم، برای مثال در این گیتی سراسر گر بگردی / خردمندی نیابی شادمانه (شهیدبلخی - شاعران بی دیوان - ۳۶) ، بر آنچه داری در دست شادمانه مباش / وز آنچه از کف تو رفت از آن دریغ مخور (ناصرخسرو - ۲۶۸) ، توام با شادی و خوشحالی، جشنی که از روی شادی و نشاط گیرند
مربوط به شاعران، به سبک شاعران، به روش شاعران، همچون شاعران
چهارشانه، ویژگی شخص تنومند و فربه که دارای شانه های پهن باشد
با شکوه شکوهمندانه
((نِ))
فرهنگ فارسی معین
شهدانه. شاهدانج، گیاهی است از تیره گزنه ها، دو پایه، علفی، یکساله و دارای گونه های مختلف است. از دانه شاهدانه روغنی با بوی قوی و نامطبوع حاصل می گردد که به مصرف تهیه صابون های نرم و سوخت می رسد
Lyrical
Cheerfully, Jollily, Jovially, Joyfully, Joyously, Jubilantly, Merrily
лирический
весело , добродушно , радостно , ликующе
lyrisch
fröhlich, jovial, freudig, jubelnd