جدول جو
جدول جو

معنی شاتلرو - جستجوی لغت در جدول جو

شاتلرو
(تِلِ رُ)
مرکز آروندیسمان وین واقع در ساحل رودخانه وین دارای 25600 نفر جمعیت. کارخانجات اسلحه سازی، کنسروسازی و تقطیر و الکل سازی آن معروف است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شارو
تصویر شارو
(پسرانه)
بازمانده یا پنهان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شادرو
تصویر شادرو
(دخترانه)
شادرخ
فرهنگ نامهای ایرانی
ویژگی راه باریکی که فقط چهار پایان یا مردم پیاده می توانند از آن عبور کنند
فرهنگ فارسی عمید
دیهی است از دهستان آواجیق، بخش حومه شهرستان ماکو، واقع در 26 هزارگزی جنوب باختری ماکو و 2 هزارگزی شمال راه شوسۀ کلیساکندی، از لحاظ موقع جغرافیایی جلگه ای و آب و هوای آن معتدل و سالم است، 442تن جمعیت دارد، آب آن از قره سو، محصول عمده آن غلات و شغل اهالی آن زراعت، گله داری، صنایع دستی و جاجیم بافی است، راه ارابه رو دارد و در تابستان از راه اورج کندی رفت و آمد با اتومبیل امکان پذیر است، شامل دو محل بفاصله 3 هزارگزی یکدیگر است که به شادلوی بالا و شادلوی پایین معروفند، شادلوی بالا دارای 156 تن جمعیت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 289)
لغت نامه دهخدا
(تُ لِ)
مارکیز دو. ادیبۀ فرانسوی و دوست ولتر. بسال 1706 در شهر پاریس تولد یافت و بسال 1749 میلادی درگذشت
لغت نامه دهخدا
(تِ لَ)
ژرژ - ژاک، از رجال مشهور دورۀ انقلاب فرانسه است. وی 1759 میلادی در قصبۀ آرسیس سور اوب متولد شد و تا سال 1791 به اشارۀ شاه وکیل بود. در دورۀ انقلاب افکار جمهوری خواهی را پذیرفت. فصاحت بیان و طلاقت لسان نفوذ آوا و گیرایی چهرۀ وی موجب حسن ظن و محبت مردم گشت. دانتون بنیان گذارکلوب دکوردولیه که یکی از انجمنهای زمان انقلاب است بود و بسبب قوت ناطقه گروهی بسیار گرد وی درآمدند. دانتون به سال 1791 از ایالت سینه بنمایندگی مجلس و1792 از جانب شهرداری پاریس بمأموریتی رسید و در واقعات اگوست 1792 در اعمال اجرائی نفوذ و تأثیر بسیار داشت و از پس آن وقایع بوزارت عدلیه رسید و در تشکیلات دفاع ملی رکن و عامل اصلی و بانی و مبتکر محکمۀ انقلابی کمیتۀ نجات عمومی بود و در آن سیاستی خشن و ددصفتانه پیش گرفت و تروررا وسیلۀ موقت اما مؤثر برای حکومت پنداشت و از این راه نام خویش ببدی درآمیخت و از پس ترک وزارت عدلیه مبعوث مجلس ملی گشت و با ربسپیر به رقابت پرداخت و از جانب رقیب به خیانت و پیروی از اصول اعتدالیون متهم گردید و بسال 1794 بفرمان وی گردن زده شد
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان غار، بخش ری شهرستان تهران، واقع در چهارده هزارگزی باختر ری، سرراه شوسۀ رباط کریم، در جلگه ای معتدل واقع است. جمعیت آن 273 نفر است که دارای مذهب شیعه و زبان فارسی اند. با آب قنات آبیاری میشود. محصولات آن عبارتند ازغلات و صیفی و چغندرقند. شغل اهالی آن زراعت است. راه ماشین رو دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 123)
لغت نامه دهخدا
ایشک چوپان، دهی است جزء دهستان خرقان بخش آوج شهرستان قزوین واقع در 30000 گزی خاوری آوج. هوای آن معتدل و دارای 417 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، باغات انگور. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالی و جاجیم بافی است. راه آن مالرو است، از طریق رودخانه ماشین میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی از دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر، دارای 365 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آن غلات، حبوب و سردرختی، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
چارلی چاپلین، هنرپیشه و کارگردان مشهور سینمای صامت و ناطق. وی بسال 1889 میلادی در شهر لندن متولد شد و دیرزمانی در ایالات متحدۀ امریکا بسر برد و از نوابغ عالم سینما بشمار است. رجوع به چارلی چاپلین در ذیل لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
الیویه، وکیل دعاوی فرانسوی از دوستان بوالو، او بشکرانۀ عضویت آکادمی فرانسه خطابه ای بدانجا ایراد کرد و خطابۀ او مورد توجه دیگر اعضاء شد و این رسم بعد از آن جاری گردید، مولد وی بسال 1604م، مطابق با 1031 هجری قمری به پاریس ووفات در سنۀ 1681 هجری قمری مطابق با 1092 هجری قمری
لغت نامه دهخدا
مرتضی قلیخان شاملو، متخلص به مرتضی، در اوایل سلطنت شاه صفی ایشیک آقاسی بود سپس عزل گردید و در زمان تألیف تذکرۀ نصرآبادی به وزارت اردبیل گماشته شد، دیوان مخطوط او ذیل شمارۀ 4586 کتاب خانه ملی ملک موجود است، (از الذریعه ج 9 ص 1027)
مرتضی قلیخان سلطان شاملو، فرزند ارشد حسینخان شاملو است، نصرآبادی درباره او گوید: مردی در کمالات انسانی بی نظیر و در خط شکسته زبردست بود، از اشعار او ابیاتی نیز آورده است
قیصر، از طایفۀ شاملو، معروف به هروی است زیرا مدتی در هرات از ملازمان حسین خان بود و معارض ملاشکوهی، از تاریخ زندگی او اطلاعی در دست نیست، (از الذریعه ج 9 ص 894)
لغت نامه دهخدا
نام محلی کنار راه رشت و انزلی. میان طالب آباد و میان محله واقع در 374000 گزی تهران. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
نام محله ای است به خاور شهر رشت و 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از طوایف ایل قشقائی ایران و مرکب از بیست خانوار است که در ’همراه عمله’ ساکن هستند، (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82)
لغت نامه دهخدا
(شَ تِ)
دهی از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه. دارای 109 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، نخود و بزرک است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(تُ لِ)
نام دو قلعه از شهر پاریس قدیم: شاتلۀ کبیر و شاتلۀ صغیر. اولی که در سال 1802 میلادی ویران گردید، در ساحل راست رود سن، مقابل پون - اشانژ واقع بود. این قلعه مقر دادگاه جنائی بود. دومی که در ساحل چپ رود سن و مقابل پتی - پون قرار داشت زندان بشمار میرفت
یکی از شهرهای بلژیک (واقع در ناحیۀ هه نو) ، دارای 14600 نفرجمعیت است. صنایع دیگ بخارسازی، ساختمان های مکانیکی و تولید مواد منفجره و گل بوته سازی آن شهرت دارد
لو، محلی در کمون بودولیر از آروندیسمان اوبوسون (دپارتمان کروز) دارای معادن طلا است
لو، مرکز کمون شر از آروندیسمان سن آرمان - مون - رون، دارای 1260 نفر جمعیت است
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ رِ)
نام دو تن از پادشاهان انگلیس از خاندان ساکسنی، یکی از آن دو برادر اتلبالد و اتلبرت بود و مدت حکومت او از 866 تا 871 میلادی بوده است و در جنگی که مابین انگلستان و مردم دانمارک روی داد کشته شد و دومی از 978 تا 1016 میلادی سلطنت داشته است
لغت نامه دهخدا
(سِ شِ)
در پی کردن کسی کس دیگر را: اتلیته ایّاه
لغت نامه دهخدا
(یُ)
مرکز کمون لوار از آروندیسمان رو آن، واقع در کنار رود سرنن دارای 5000 تن جمعیت است. نمایشگاه موسوم به سن فورتونا متعلق به قرن یازدهم میلادی در آن جای دارد. صنعت حریربافی آن مشهور است
لغت نامه دهخدا
(تُ)
دوشس دو... ماری - آن دومایی - نل، یکی از سوگلیهای لویی پانزدهم. در سال 1717 میلادی در پاریس تولد یافت وبسال 1744 میلادی درگذشت. زنی بود بلندپرواز و باپشتکار. در فاصله سالهای 1742 و 1744 از نفوذ فراوانی برخوردار بود. به تشویق دوک دو ریشلیو شاه را زمانی چند از تن آسانی و کرخی بدر آورده وادار ساخت که در رأس سپاهیانش بحرکت درآید
لغت نامه دهخدا
(تِ رُ)
قلعۀ باتکرو، قلعۀ استواری بر شط جیحون. (معجم البلدان). محمود بن ابی توبه بدانجا زندان شد. (لباب الالباب عوفی چ لیدن ج 1 ص 75). و رجوع به ص 77 همان کتاب شود
لغت نامه دهخدا
(تِ)
دهی است از دهستان خسروشاه بخش اسکوی شهرستان تبریز، واقع در 15 هزارگزی شمال باختری اسکو در 6 هزارگزی راه شوسۀ تبریز باسکو. جلگه ای است و هوای معتدل دارد. از آب چاه مشروب میشود و محصول آن غلات است. 265 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(تِ دُ)
مرکز کمون پوی دو دوم واقع در آروندیسمان تی یر دارای 1300 نفر جمعیت. آب معدنی آن معروف است
لغت نامه دهخدا
دولیخان کرد شادللو، از سرکردگان اکراد در زمان امیر علم خان خزیمه از ملتزمان رکاب نادرشاه و سران خراسان که امیرعلم خان خواهر او را به زنی گرفته و چون مورد هجوم واقع شد به نزد او رفت. سرداران اکراد از حقیقت امر مطلع شدند و از دولیخان امیرعلم خان را خواستند و دولیخان چون تاب مقاومت ایلات را نداشت و نگاه داشتن امیر را در حوصلۀ خود ندید او رابسمت اسفراز که مردم آنجا با او موافقت داشتند فرستاد. (از مجمل التواریخ گلستانه ص 65 و 66 و 67). و رجوع به ص 302 و 352 حواشی و توضیحات همین کتاب شود
لغت نامه دهخدا
(رُ)
یکی از شهرهای بلژیک است که در ایالت هنو کنار رود سامبر واقع شده. 25900 تن جمعیت دارد. معادن ذغال سنگ، صنعت ذوب آهن و تهیۀ تجهیزات ماشینی، بلورسازی، کاغذسازی و محصولات شیمیایی آن معروف است. پیروزی سپاهیان آلمان در سال 1914 میلادی در همین نقطه روی داد
لغت نامه دهخدا
(تُ)
مرکز دپارتمان اندر واقع در کنار رود اندر دارای 36400 تن جمعیت. ساکنان آن را به زبان فرانسوی شاتوروسن یا شاتلروسن خوانند. در 252 هزارگزی جنوب باختری شهر پاریس قرار دارد. دارای جنگلهای وسیع و مرکز راه آهن و صنایع نساجی، دخانیات، ماشینهای کشاورزی و آبجوسازی میباشد
لغت نامه دهخدا
نام رودخانه ای است که از خلخال سرچشمه میگیرد و از طرف شمال به سفیدرود میریزد، (از سرزمینهای خلافت شرقی ص 183)، آب شال رود از جبال شال برمیخیزد و بحدود برندق بسفید رود میریزد، (نزهه القلوب ص 223)، و رجوع به فهرست تاریخ جهانگشای جوینی شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ پَ)
شتاب رونده. که شتابد. که شتابنده باشد. که تعجیل کند، تیزگام سبکپای. تندرو. (از ناظم الاطباء). أفوف. خذروف. خفیدد. دلاثم. شمشلیق. عملّس. قسقاس. لذلاذ. مئلب. مهذف. هذف. هذّاف. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
عنوانی که به آخرین جنگ معروف ناپلئون با پروس و انگلستان داده شده است. این جنگ در حدود قریه ای به همین نام واقع در بلژیک روی داد. سردار انگلیسی این جنگ ولینگتن و سردار پروسی بلوخر نام داشت. جنگ در روز 18 ژوئن 1815 میلادی صورت گرفت. دو روز قبل یعنی 16 ژوئن 1815 میلادی ناپلئون در جنگ معروف به لین یی که با پروسیها کرده پیروزی یافته و قرار بر این بود که ژنرال گروشی سردار او بموقع خود را به واترلو برساند. در روز 17 ژوئن، در طی یک بارندگی شدید کلیۀ راهها غیرقابل عبور شد و حرکت توپ خانه بناپارت را به تأخیر انداخت. ولینگتن که خود را بموقع بحدود تپۀ مون سن ژان نزدیک واترلو، رسانده بود موقع خود را مستحکم کرد. در حدود ساعت 11/5 روز 18 ژوئن جنگی که سرنوشت اروپا راتغییر داد شروع شد و حال آنکه بر طبق پیش بینی ناپلئون باید زودتر از این شروع شود. بواسطۀ این تأخیر بلوخر توانست خود را بموقع بکمک ولینگتن برساند. ظاهراً خندق جادۀ اوهاین و تأخیر ژنرال گروشی در رساندن امداد نیز به نابود شدن قسمتی از سپاه ناپلئون کمک کرده است. پس از این شکست ناپلئون بپاریس بازگشت و سرانجام ناچار تسلیم دشمنان گردید و به سنت هلن تبعید شده در آنجا درگذشت
نام شهری در یووا در ایالات متحدۀ امریکا که دارای چهل هزار تن جمعیت و حاکم نشین ناحیۀ مینوتری است
نام محلۀ قدیمی ’سیدنی’ شهر معروف استرالیا که در حدود 11200 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد با 106 تن سکنه، آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات، چغندر و پنبه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مالرو
تصویر مالرو
راهی که با ستور بدان توان رفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاتو
تصویر شاتو
ترکی نردبان فرانسوی دز کوشک کاخ
فرهنگ لغت هوشیار
خفاش
فرهنگ گویش مازندرانی
نام منطقه ای در بابل کنار بابل
فرهنگ گویش مازندرانی