- سیاله
- یکسو روند گان، خمید گی کناره مونث سیال: موجودات سیاله، جمع سیالات
معنی سیاله - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جنبنده، هرباسپ
مونث سایل، سپیدی پیشانی و قصبه بینی که باعتدال باشد، یا نفس سایله. خون جهنده. یا صاحب نفس سایله. جانداری که چون سر او را ببرند خون از رگهای وی بجهد حشرات ماهیها
استان کوست کشور مداری فرمانروایی
پندار، همدیس (شبح)
سونش (براده)
سونش سونش زر و سیم، فرومایه، پوست گندم پوست جو، هیچکاره
ظرفی که در آن شراب بخورند، کاسه، فنجان
چکیده کشیده از چیزی، تم (نطفه)، تخمه (نسل)، دوده نژاد، بچه آنچه بیرون کشیده شود از چیزی، نطفه، بچه کودک، نسل، خلاصه هر چیز بر گزیده. آنچه بیرون کشیده شود از چیزی
سرگین سگ فضله کلب
سرگین سگ فضله کلب
پایین نشیب فرود فرودش، پستی فرومایگی ته و فرود چیزی
ریزه های فلز که هنگام سوهان کردن میریزد، براده
روانی
خارخاسک، خارخاسک مانند سه پهلو که از آهن سازند و بر مانندی دشمن و اطراف قلعه ها ریزند
ستارگان هفتگانه، و کاروان
بزرگی سروری مهتری
فرا راهی جهانگردی
یک خرما غوره، می
نوشته، صورتحساب
بار بری پیشه بار بر
سفال، ظرف گلی که در کوره پخته شده باشد
پایین و ته چیزی
پایین و ته چیزی
هر جرم آسمانی که در مداری بیضی شکل می چرخد، از خود روشنایی ندارند و از ستارۀ خود کسب نور می کند، سیاراتی که به دور خورشید می گردند به ترتیب فاصلۀ از خورشید عبارتند از عطارد یا تیر، زهره یا ناهید، زمین، مریخ یا بهرام، مشتری یا برجیس، زحل یا کیوان، اورانوس، نپتون و پلوتون، سیار، کاروان، قافله
نسل، فرزند، آنچه از چیزی بیرون کشیده شود، نطفه، خلاصه
ریزه های فلز که هنگام سوهان کردن می ریزد، سونش، براده
فنجان، ظرفی که در آن باده یا آشامیدنی دیگر بخورند، جام، ساغر، در تصوف صفای ظاهر و باطن که هرچه در او باشد ظاهر شود، در تصوف هر ذره از ذرات موجودات که شخص عارف از آن بادۀ معرفت نوشد، برای مثال زاهد شراب کوثر و عارف پیاله خواست / تا در میانه خواستۀ کردگار چیست (حافظ - ۱۴۸)
پیالۀ جور: پیالۀ مالامال، پیالۀ پر از می
پیالۀ جور: پیالۀ مالامال، پیالۀ پر از می
بر هم تازی، بر جستن
((لِ))
فرهنگ فارسی معین
ظرفی که با آن شراب یا هر نوشیدنی دیگری را می نوشند، یکی از لوازم آتشگاه که در تشریفات دینی زرتشتیان به کار رود
((سَ لِ))
فرهنگ فارسی معین
خارخسک، خارخسک مانندی سه پهلو که از آهن می سازند و بر سر راه دشمن و اطراف قلعه ها می ریختند