انقباض ناگهانی و غیرارادی عضلۀ دیافراگم که به صورت صداهای پی در پی از حلق خارج می شود زغنگ، هکچه، سچک، هکک، فواق، اسکرک، سکیله، اشکوهه، هکهک
انقباض ناگهانی و غیرارادی عضلۀ دیافراگم که به صورت صداهای پی در پی از حلق خارج می شود زَغَنگ، هُکچه، سَچُک، هُکَک، فُواق، اِسکِرَک، سَکیله، اُشکوهه، هُکهُک
ابن جبریل (ابی کبشه) بن یسار سکسکی، از فرماندهان بزرگ و دلیر امویان و فرماندۀ عسس و سپهسالار عبدالملک بن مروان بود و ولید پس از مرگ حجاج او را به امارت عراقین منصوب کرد. وقتی سلیمان به خلافت رسید فرمانروایی سند را بدو داد. یزید 18 روز پس از انتصاب جدید به سال 96 هجری قمری درگذشت.
ابن جبریل (ابی کبشه) بن یسار سکسکی، از فرماندهان بزرگ و دلیر امویان و فرماندۀ عسس و سپهسالار عبدالملک بن مروان بود و ولید پس از مرگ حجاج او را به امارت عراقین منصوب کرد. وقتی سلیمان به خلافت رسید فرمانروایی سند را بدو داد. یزید 18 روز پس از انتصاب جدید به سال 96 هجری قمری درگذشت.
یزید بن عطاء السکسکی. از روات است. روات در تاریخ اسلام، به عنوان افراد متخصص در علم حدیث شناخته می شوند که با نقل دقیق احادیث از پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع)، به مسلمانان کمک کرده اند تا مفاهیم صحیح اسلامی را درک کنند. در این زمینه، روات نقش مهمی در حفظ و تثبیت اصول دینی در برابر تحریفات و اشتباهات ایفا کرده اند.
یزید بن عطاء السکسکی. از روات است. روات در تاریخ اسلام، به عنوان افراد متخصص در علم حدیث شناخته می شوند که با نقل دقیق احادیث از پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع)، به مسلمانان کمک کرده اند تا مفاهیم صحیح اسلامی را درک کنند. در این زمینه، روات نقش مهمی در حفظ و تثبیت اصول دینی در برابر تحریفات و اشتباهات ایفا کرده اند.
از ماوراءالنهر بود، و اهل سمرقند به او بسیار معتقد بودند، و بی نهایت تعریف میکنند. اما در موقعی که در سمرقندبودم. هرچند تفحص نمودم که از نتایج طبع او چیزی معلوم کنم چنانکه تعریف میکنند پیدا نشد. از همه جوابی که عاجز می شدند سخن ایشان این بود که همه ابیات خوب مولانا لطفی از اوست که بنام خود کرده است. اما در ماوراءالنهر امثال این سخنان مکابره بی مزه بسیار است. این مطلع را بمولانا سکاکی اسناد میکنند. (ترکی) : نی ناز بونی شیوه دو رای جادو گو زلوک شوخ و شنگ کبک دری طاوس را ایوق البته یورفتار دینک. (مجالس النفایس ص 51)
از ماوراءالنهر بود، و اهل سمرقند به او بسیار معتقد بودند، و بی نهایت تعریف میکنند. اما در موقعی که در سمرقندبودم. هرچند تفحص نمودم که از نتایج طبع او چیزی معلوم کنم چنانکه تعریف میکنند پیدا نشد. از همه جوابی که عاجز می شدند سخن ایشان این بود که همه ابیات خوب مولانا لطفی از اوست که بنام خود کرده است. اما در ماوراءالنهر امثال این سخنان مکابره بی مزه بسیار است. این مطلع را بمولانا سکاکی اسناد میکنند. (ترکی) : نی ناز بونی شیوه دو رای جادو گو زلوک شوخ و شنگ کبک دری طاوس را ایوق البته یورفتار دینک. (مجالس النفایس ص 51)
سکسکی. عریف سکاسک. تابعی است. او از ابی الدرداء و از وی پسر او روایت کند. تابعی در متون اسلامی به مسلمانانی گفته می شود که از صحابه پیامبر اسلام (ص) دانش و هدایت گرفته اند. این نسل دوم مسلمانان، از مهم ترین گروه هایی هستند که باعث تثبیت آموزه های دینی شدند و با تلاش های علمی خود، علوم اسلامی را در قرون اولیه رشد دادند. تابعین عموماً دارای ویژگی هایی چون زهد، علم، تقوا و دقت در نقل حدیث بوده اند.
سکسکی. عریف سکاسک. تابعی است. او از ابی الدرداء و از وی پسر او روایت کند. تابعی در متون اسلامی به مسلمانانی گفته می شود که از صحابه پیامبر اسلام (ص) دانش و هدایت گرفته اند. این نسل دوم مسلمانان، از مهم ترین گروه هایی هستند که باعث تثبیت آموزه های دینی شدند و با تلاش های علمی خود، علوم اسلامی را در قرون اولیه رشد دادند. تابعین عموماً دارای ویژگی هایی چون زهد، علم، تقوا و دقت در نقل حدیث بوده اند.
ابن عمر بن ابی بکر سکسکی شافعی، مکنی به ابی عبدالله و معروف به بریهی. او راست: شرحی بر کتاب کافی در فرائض و میراث تألیف اسحاق بن یوسف فرضی زرقالی. وی بسال 714 هجری قمری درگذشت. (کشف الظنون)
ابن عمر بن ابی بکر سکسکی شافعی، مکنی به ابی عبدالله و معروف به بریهی. او راست: شرحی بر کتاب کافی در فرائض و میراث تألیف اسحاق بن یوسف فرضی زرقالی. وی بسال 714 هجری قمری درگذشت. (کشف الظنون)
زمین ناهموار و درشت. (برهان) ، اسبی که راه نداشته باشد و قطره رود. (برهان). اسبی که راه نداشته باشد و ناهموار و ضد راهوار. (رشیدی) (آنندراج). اسب کم رفتار که رهوار نباشد. (غیاث) : پیش رخش تو سبز خنگ فلک لنگ و سکسک بود بسان کلیج. عسجدی. اسبی چنانکه دانی زیر از میانه ریز وز کاهلی که بود نه سکسک نه راهوار. انوری (دیوان چ سعید نفیسی ص 135). مرکب رهوار جم یعنی براق باد را دهشت رفتار شبدیز تو سکسک میشود. سیف الدین اسفرنگ. سبز خنگ آسمان هرماه سم می افکند بر سر میدان طول و عرضت از سکسک دوی. سیف الدین اسفرنگ. چون اسب انور بسر منزل مراد در موکب قبول نه سکسک نه راهوار. سیف الدین اسفرنگ. اسب سکسک می شود رهوار و رام خرس بازی میکند بز هم سلام. مولوی. ، نام درخت تاغ که چوب آن را سوزند و آتش آن بسیار بماند. (برهان) (الفاظ الادویه). نام درختی که آتش چوب آن دیر بماند. (غیاث) ، آواز پای. (برهان)
زمین ناهموار و درشت. (برهان) ، اسبی که راه نداشته باشد و قطره رود. (برهان). اسبی که راه نداشته باشد و ناهموار و ضد راهوار. (رشیدی) (آنندراج). اسب کم رفتار که رهوار نباشد. (غیاث) : پیش رخش تو سبز خنگ فلک لنگ و سکسک بود بسان کلیج. عسجدی. اسبی چنانکه دانی زیر از میانه ریز وز کاهلی که بود نه سکسک نه راهوار. انوری (دیوان چ سعید نفیسی ص 135). مرکب رهوار جم یعنی براق باد را دهشت رفتار شبدیز تو سکسک میشود. سیف الدین اسفرنگ. سبز خنگ آسمان هرماه سم می افکند بر سر میدان طول و عرضت از سکسک دوی. سیف الدین اسفرنگ. چون اسب انور بسر منزل مراد در موکب قبول نه سکسک نه راهوار. سیف الدین اسفرنگ. اسب سکسک می شود رهوار و رام خرس بازی میکند بز هم سلام. مولوی. ، نام درخت تاغ که چوب آن را سوزند و آتش آن بسیار بماند. (برهان) (الفاظ الادویه). نام درختی که آتش چوب آن دیر بماند. (غیاث) ، آواز پای. (برهان)