- سویطه
- آمیخته
معنی سویطه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کم خرد زن
زن دراز زبان، زن فتنه انگیز
زن زبان دراز، زن بدزبان
از ریشه پارسی گود چاه گود
وسیطه در فارسی مونث وسیط آب روی گل مونث وسیط، جمع وسائط (وسایط)
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، نوسه، تیراژی، کلکم، نوس، آلیسا، قوس و قزح، درونه، تویه، ایرسا، رخش، سرگیس، آژفنداک، آدینده، اغلیسون، آفنداک، سرویسه، نوشه، تیراژه، سرکیس، توبه، تربیسه، تربسه، قزح، شدکیس، آزفنداک، ترسه، کرکم، سدکیس
جنبه، وجه
راستی و برابری، همواری
سوی savi [y]، راستی، برابری، یکسانی