جدول جو
جدول جو

معنی سلیطه

سلیطه((سَ طَ یا طِ))
زن زبان دراز، زن بدزبان
تصویری از سلیطه
تصویر سلیطه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با سلیطه

سلیطه

سلیطه
زن دراززبان. (منتهی الارب) (زمخشری) (دهار). زن هرزه چانه و زبان دراز. (آنندراج). چیره بر شوی. (یادداشت مؤلف). زن غوغایی و فتنه انگیز و زبان دراز و چغاز. (ناظم الاطباء) :
این شوی کش سلیطه هر روزی
بنگر که چگونه روی بنگارد.
ناصرخسرو.
- امثال:
از سه چیز باید حذرکرد: دیوار شکسته، زن سلیطه، سگ گیرنده.
زن سلیطه سگ بی قلاده است.
زن سلیطه شوهر مرد است
لغت نامه دهخدا