- سوتام
- کم اندک قلیل، ناقص
معنی سوتام - جستجوی لغت در جدول جو
- سوتام
- کم، اندک،
برای مثال آنچه کرده ست و آنچه خواهد کرد / سختم اندک نماید و سوتام ، کوچک، ناقص(فرخی - ۲۲۹)
- سوتام ((سُ))
- چیز کم و اندک
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یراق و زین اسب، لگام، دهنه و سر افسار
بها و قیمت، بها کردن متاع
گله و رمۀ گاو و گوسفند و اسبان و شتران در حال چریدن
دهنه، لگام، سر افسار، آنچه از ساز و برگ اسب که با طلا و نقره و جواهر زینت داده باشند، برای مثال هزار اسب مرصّع گوش تا دم / همه زرّین ستام و آهنین سم (نظامی۲ - ۳۰۲)