جدول جو
جدول جو

معنی سهوه - جستجوی لغت در جدول جو

سهوه
پستو، خرسنگ، درپوشه، خوان، سه پایه
تصویری از سهوه
تصویر سهوه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ساوه
تصویر ساوه
(پسرانه)
نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه، از جمله نام دلاور تورانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سهره
تصویر سهره
(پسرانه)
سرخه، پرنده ای خوش آواز با پرهای سبز و زرد، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قهوه
تصویر قهوه
بنک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سهوا
تصویر سهوا
ندانسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رهوه
تصویر رهوه
پشته، پسته از واژگان دو پهلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساوه
تصویر ساوه
زر خالص، ریزه زر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سطوه
تصویر سطوه
دشنام دادن، لت زدن (کتک زدن)، نیرو مندی، شکوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلوه
تصویر سلوه
خرسندی، فراموشی، سرگرمی، بی اندوهی آسود گی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوه
تصویر سنوه
سال زمانه زمانک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهوله
تصویر سهوله
آسانی، روانی در گفتن و نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهول
تصویر سهول
جمع سهل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهوکه
تصویر سهوکه
بوی خوی (عرق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهوک
تصویر سهوک
پارسی تازی شده سیهوج گرد باد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهوق
تصویر سهوق
دروغگوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهود
تصویر سهود
ریدک ریتک نوجوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهوج
تصویر سهوج
بادسخت، آله (عقاب)
فرهنگ لغت هوشیار
اشتباهاً، از روی غفلت و فراموشی، پاسی از شب، آغاز شب، نا آگاهانه از روی سهو اشتباها مقابل عمدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهمه
تصویر سهمه
بهره، خویشاوندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهله
تصویر سهله
آسانگیر با گذشت زون، زمین هموار کوچک، نرم ریخت، ماسه، شکمروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهکه
تصویر سهکه
بوی بد
فرهنگ لغت هوشیار
پرنده ایست از راسته سبکبالان از دسته مخروطی نوکان از خانواده گنجشکان که شبیه به بلبل و بسیار خوش آواز است و پرهایش زرد آمیخته به سبز و دارای منقاری کوتاه و پاهایی کوتاه و ضعیف و دمی هلالی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهده
تصویر سهده
مونث سهد بی خوابی، کاراستوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهبه
تصویر سهبه
باد چاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهوه
تصویر شهوه
ورن آژو، گرایش پژهان پژهه خواهش دل، خوار تاری (اشتها)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یهوه
تصویر یهوه
نام خدای متعال در تورات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساوه
تصویر ساوه
زر سوده و ریزه ریزه، ریزۀ زر، زر خالص، برای مثال فزون زان که بخشی به زائر تو زر / نه ساوه نه رشته برآید ز کان (فرالاوی - شاعران بی دیوان - ۴۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سهره
تصویر سهره
پرنده ای کوچک و خوش آواز با پرهای زرد و سبز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صهوه
تصویر صهوه
جای نشستن سوار بر پشت اسب، میان پشت اسب، کنایه از جای نشستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سهول
تصویر سهول
سهل ها، مقابل صعب ها، آسان ها، کنایه از کم اهمیت ها، غیرقابل توجه ها، زمینهای نرم و هموار، جمع واژۀ سهل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قهوه
تصویر قهوه
دانه ای که کوبیده و مثل چای دم کرده و می نوشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهوه
تصویر کهوه
قهوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساوه
تصویر ساوه
((وَ))
براده طلا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ستوه
تصویر ستوه
((سُ))
مانده، درمانده، افسرده، ملول، استوه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سهره
تصویر سهره
((س رَ یا رِ))
سیره، پرنده ای است کوچک و خوش آواز شبیه بلبل با پرهای زرد و سبز، سیره
فرهنگ فارسی معین