جدول جو
جدول جو

معنی سنگینه - جستجوی لغت در جدول جو

سنگینه
(سَ نَ / نِ)
از سنگ ساخته شده. سنگین:
رزبان آمد با حمیت و با کینه
خونشان افکند اندر خم سنگینه.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
سنگینه
از جنس سنگ، سنگی
متضاد: آهنی، گلی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
سنگین بودن، گرانی، ثقل، کنایه از وقار، متانت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنگانه
تصویر سنگانه
پرنده ای کوچک به اندازۀ گنجشک و شبیه آن با منقار باریک و نوک تیز و پرواز سریع و کوتاه، صعوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنگینه
تصویر شنگینه
چوبی که چهارپایان را با آن می رانند، برای مثال اگر با من دگر کاوی خوری ناگه / به سر بر تیغ و بر پهلوی شنگینه (فرالاوی - شاعران بی دیوان - ۴۲)، چوبی که گازران جامه را در وقت شستن با آن می کوبند، کدین، کدینه، کوبین
فرهنگ فارسی عمید
(سَ نَ / نِ)
پرنده ای است کوچک که به عربی صعوه گویند. (برهان) (آنندراج) (فرهنگ رشیدی). صعوه و آن مرغی باشد خرد. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
ثقل. گرانی. وزن و گرانی. ثقالت. ضد سبکی، آهستگی. وقار، جمود، صلابت، کابوس، اشتداد، ناخوشی، ناپسندی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شَ گی نَ / نِ)
گواز. چوبی که خر و گاو بدان رانند. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء) :
اگر با من دگر کاوی خوری ناگه
بسر بر تیغ و بر پهلوی شنگینه.
فرالاوی.
شنگینه بر مدار ز چاکر
تا راست باشد او چو ترازو.
لبیبی.
، چنبه و چوب گنده ای که پس در اندازند. (ناظم الاطباء). چوبی باشد که از پس در افکنند تا در قوی باشد. (فرهنگ اسدی) (فرهنگ نظام). گواز. (اوبهی) ، چوبی باشد که زنان چون جامه شویند بدان کوبند. (یادداشت مؤلف). چوب گازران بود که بر جامه کوبند. (نسخۀ فرهنگ اسدی)
لغت نامه دهخدا
چوب دستی که چارپایان را به وسیله آن رانند، چوبی که گازران پارچه و لباس را به هنگام شست و شو با آن کوبند کدین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
سنگین بودن گرانی وزن ثقل. یا سنگنی گوش. ثقل سامعه کری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنگینه
تصویر شنگینه
((شَ نَ یا نِ))
چوب دستی که چارپایان را به وسیله آن رانند، چوبی که گازران پارچه و لباس را به هنگام شست وشو با آن کوبند، کدین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
وزن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
ثقلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
Heaviness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
lourdeur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
重さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
شدّت، جدّیّت
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
وزن
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
ওজন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
น้ำหนัก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
uzito
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
ağırlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
berat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
משקל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
무게
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
भारीपन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
gewicht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
peso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
peso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
waga
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
тяжкість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
Schwere
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
тяжесть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
pesadez
دیکشنری فارسی به اسپانیایی