گواز. چوبی که خر و گاو بدان رانند. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : اگر با من دگر کاوی خوری ناگه بسر بر تیغ و بر پهلوی شنگینه. فرالاوی. شنگینه بر مدار ز چاکر تا راست باشد او چو ترازو. لبیبی. ، چنبه و چوب گنده ای که پس در اندازند. (ناظم الاطباء). چوبی باشد که از پس در افکنند تا در قوی باشد. (فرهنگ اسدی) (فرهنگ نظام). گواز. (اوبهی) ، چوبی باشد که زنان چون جامه شویند بدان کوبند. (یادداشت مؤلف). چوب گازران بود که بر جامه کوبند. (نسخۀ فرهنگ اسدی)