- سنوات
- سالها
معنی سنوات - جستجوی لغت در جدول جو
- سنوات
- سنه ها، سالها، جمع واژۀ سنه
- سنوات ((سَ نَ))
- سال ها. جمع سنه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کاریزها
جمع رنوه، پاره گوشت ها
حمله کردن هجوم بردن، به قهر رفتن، حمله هجوم، غلبه قهر، ابهت وقار
در عربی املایی است برای سماوات
فرانسوی نواک قطعه ایست از موسیقی و خاص آلات موسیقی مرکب از سه تا چهار بند دارای خصایص مختلف. دیگر موسیقی سمفنیک مثل سمفونی و کنسرتو و غیره
نمود و هیکل، هر چیزی که ظاهر فریبنده داشته باشد
قنات ها، مجاری کم شیب که برای جاری شدن آب در زیر زمین حفر می کنند، کاریزها، جمع واژۀ قنات
جمع فناه، سگ انگور ها گاو کشتها
جمع قناه، از ریشه پارسی کنادها کاریزها، جمع قناه، نیزه ها جمع قنات کاریزها: در دره باغات و عمارات و قنوات
قطعه ای از موسیقی که برای یک یا دو ساز ساخته شود
قطعۀ موسیقی برای ساز مرکب از سه و گاهی چهار بند که برای یک یا دو نوازنده ساخته شده باشد
قطعه ایست از موسیقی و خاص آلات موسیقی مرکب از سه تا چهار بند دارای خصایص مختلف. دیگر موسیقی سمفنیک مثل سمفونی و کنسرتو و غیره
پنیر، کره، انگبین، شیره، رازیانه، زیره
سونات، قطعۀ موسیقی برای ساز مرکب از سه و گاهی چهار بند که برای یک یا دو نوازنده ساخته شده باشد