- سمسم
- کنجد از گیاهان کنجد
معنی سمسم - جستجوی لغت در جدول جو
- سمسم
- روباه
گرگ، پستانداری وحشی و گوشت خوار شبیه سگ اما از آن قوی تر و درنده تر که در موقع گرسنگی به چهارپایان و حتی به انسان حمله می کند، ذیب، ذئب، سرحان، اغبر
- سمسم
- کنجد، دانۀ کنجد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شخص شل و سست آنکه کارها ره به کندی و تانی انجام دهد فسفسی
یک کنجد واحد سمسم یک کنجد
شیز آپنوس (آبنوس) از درختان
بد ذات و پست نژاد
تند و سبک، جمع سم، زهرها، سوراخ ها
روباه، سبک و نازک
خلنگ از گیاهان
زهرها، جمع سم باد گرم، برخی گفته اند سموم مخصوص روزست و گاه به شب و حرور مخصوص شب و گاه بروز آید
سمّ ها، زهرها، جمع واژۀ سمّ
باد گرم و خفقان آور که در فصل بهار و تابستان در صحراهای افریقا و بیابان های عربستان می وزد، باد گرم، باد زهرآگین
زنیان، گیاهی خودرو با گلهای سفید و دانه هایی زرد رنگ و خوش بو با طعم کمی تند و تلخ که گاهی روی نان می ریخته اند و برای تهیه اسانس کاربرد دارد، زینان، زینیان، نینیا، جوانی، نغن، نغنخوٰاد، نغنخوٰالان، نانخوٰاه، نان خوٰاه
سریانی تازی گشته مرزنگوش از گیاهان گیاهی است از تیره نعنایان که شبیه اسطوخودوس است و در نواحی معتدل آسیا و افریقا و اروپا میروید سندریطس حدیدی. توضیح گونه ای از این گیاه به نام شاطرا یا بطونیقا نامیده میشود که در طب مورد استفاده دارد
مرد سبک و چالاک