جدول جو
جدول جو

معنی سمسمی

سمسمی((س س))
شخص شل و سست، آن که کارها را به کندی و تأنی انجام دهد، فسفسی
تصویری از سمسمی
تصویر سمسمی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با سمسمی

سمسمی

سمسمی
شخص شل و سست آنکه کارها ره به کندی و تانی انجام دهد فسفسی
سمسمی
فرهنگ لغت هوشیار

سمسم

سمسم
روباه
گُرگ، پستانداری وحشی و گوشت خوار شبیه سگ اما از آن قوی تر و درنده تر که در موقع گرسنگی به چهارپایان و حتی به انسان حمله می کند، ذیب، ذِئب، سِرحان، اَغبَر
سمسم
فرهنگ فارسی عمید