جای بول یعنی محل پیشاب. (غیاث) (آنندراج). طهارت خانه. آبریز. حاجت خانه. مبرز. خلا. آبخانه. مخرج. مذهب. مستراح. کنیف. ادبخانه. طشت خانه. بیرون. سرآب. آبشتنگاه. بیت التخلیه. متوضا. حاجتگاه. غسل خانه. مطهره. طهارتجای. جائی. بیت الخلاء. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مأخوذ از تازی جای کمیز انداختن و بول کردن و محل قضای حاجت و کنار آب و جای لازم. (ناظم الاطباء). - مبال پاک کن،آنکه مبال را پاک کند. آنکه چاه آبخانه را از کثافات پاک نماید. کناس
جای بول یعنی محل پیشاب. (غیاث) (آنندراج). طهارت خانه. آبریز. حاجت خانه. مبرز. خلا. آبخانه. مخرج. مذهب. مستراح. کنیف. ادبخانه. طشت خانه. بیرون. سرآب. آبشتنگاه. بیت التخلیه. متوضا. حاجتگاه. غسل خانه. مطهره. طهارتجای. جائی. بیت الخلاء. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مأخوذ از تازی جای کمیز انداختن و بول کردن و محل قضای حاجت و کنار آب و جای لازم. (ناظم الاطباء). - مبال پاک کن،آنکه مبال را پاک کند. آنکه چاه آبخانه را از کثافات پاک نماید. کناس
جمع واژۀ سبله. (دهار) (مهذب الاسماء) (غیاث) : به نیم گرده بروبی بریش بیست کنشت بصد کلیچه سبال تو شو که روب نرفت. عمارۀ مروزی. لاف تو ما را بر آتش بر نهاد کآن سبال چرب تو بر کنده باد. مولوی. رجوع به سبله شود
جَمعِ واژۀ سبله. (دهار) (مهذب الاسماء) (غیاث) : به نیم گرده بروبی بریش بیست کنشت بصد کلیچه سبال تو شو که روب نرفت. عمارۀ مروزی. لاف تو ما را بر آتش بر نهاد کآن سبال چرب تو بر کنده باد. مولوی. رجوع به سبله شود
پیراهن و هرچه پوشند. (غیاث) (آنندراج). پیراهن یا درع یا هرچه پوشند. (منتهی الارب). پیراهن و زره. ج، سرابیل. (مهذب الاسماء). پیراهن. (دهار) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی)
پیراهن و هرچه پوشند. (غیاث) (آنندراج). پیراهن یا درع یا هرچه پوشند. (منتهی الارب). پیراهن و زره. ج، سرابیل. (مهذب الاسماء). پیراهن. (دهار) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی)