معنی سلیطه - جستجوی لغت در جدول جو
سلیطه
زن زبان دراز، زن بدزبان
زن زبان دراز، زن بدزبان
تصویر سلیطه
فرهنگ فارسی عمید
سلیطه
زن دراز زبان، زن فتنه انگیز
زن دراز زبان، زن فتنه انگیز
تصویر سلیطه
فرهنگ لغت هوشیار
سلیطه
((سَ طَ یا طِ))
زن زبان دراز، زن بدزبان
زن زبان دراز، زن بدزبان
تصویر سلیطه
فرهنگ فارسی معین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر سلیمه
سلیمه
(دخترانه)
مؤنث سلیم، دارای قدرت داوری و تشخیص درست، سالم
مؤنث سلیم، دارای قدرت داوری و تشخیص درست، سالم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر سلیله
سلیله
فرزند اناث، دختر
فرزند اناث، دختر
فرهنگ فارسی عمید
تصویر سلطه
سلطه
قدرت، توانایی، چیرگی، فرمانروایی
قدرت، توانایی، چیرگی، فرمانروایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویر سلیقه
سلیقه
ذوق برای انتخاب یا ترجیح چیزی، رسم، طبیعت، نهاد، سرشت
ذوق برای انتخاب یا ترجیح چیزی، رسم، طبیعت، نهاد، سرشت
فرهنگ فارسی عمید
سلیخه
گیاهی است از تیره غاریها که یکی از گونه های دارچین است و مانند دارچین معمولی مورد استفاده قرار میگیرد دارچین ختایی
گیاهی است از تیره غاریها که یکی از گونه های دارچین است و مانند دارچین معمولی مورد استفاده قرار میگیرد دارچین ختایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر لیطه
لیطه
پوست نی، پوست نیزه، پوست
پوست نی، پوست نیزه، پوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سلطه
سلطه
قدرت و قوت، غلبه و اقتدار
قدرت و قوت، غلبه و اقتدار
فرهنگ لغت هوشیار
سلیط
درشت، زبان دراز مرد، سخنور، روغن گیاهی، روغن زیت (زیتون)، روغن کنجد، تیز و تند مزه
درشت، زبان دراز مرد، سخنور، روغن گیاهی، روغن زیت (زیتون)، روغن کنجد، تیز و تند مزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سویطه
سویطه
آمیخته
آمیخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سلیعه
سلیعه
خوی سرشت
خوی سرشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بلیطه
بلیطه
سفید مرز
سفید مرز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سلیله
سلیله
دختر
دختر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سقیطه
سقیطه
کم خرد زن
کم خرد زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سلیقه
سلیقه
سرشت و طبیعت، طبع و نهاد و خصلت
سرشت و طبیعت، طبع و نهاد و خصلت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سلاطه
سلاطه
دراز زبانی زبان درازی، چیره دستی چیرگی
دراز زبانی زبان درازی، چیره دستی چیرگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر خلیطه
خلیطه
در همی در آمیختگی
در همی در آمیختگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سلطه
سلطه
((سُ طَ))
قدرت، تسلط، فرمانروایی، پادشاهی
قدرت، تسلط، فرمانروایی، پادشاهی
فرهنگ فارسی معین
تصویر سلیط
سلیط
((سَ))
فصیح، تیززبان، تیز و تند از هر چیز
فصیح، تیززبان، تیز و تند از هر چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویر سلیقه
سلیقه
((سَ قِ))
طبع، سرشت، ذوق
طبع، سرشت، ذوق
فرهنگ فارسی معین
تصویر سلیله
سلیله
((سَ لَ یا لِ))
دختر
دختر
فرهنگ فارسی معین
تصویر سلیقه
سلیقه
پسنده
پسنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر سلطه
سلطه
چیرگی
چیرگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر سلطه
سلطه
Dominance
Dominance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سلطه
سُلطِه
dominance
dominance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سلطه
سُلطِه
доминирование
доминирование
دیکشنری فارسی به روسی
سلطه
سُلطِه
Dominanz
Dominanz
دیکشنری فارسی به آلمانی
سلطه
سُلطِه
домінування
домінування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سلطه
سُلطِه
dominacja
dominacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
سلطه
سُلطِه
支配
支配
دیکشنری فارسی به چینی
سلطه
سُلطِه
dominância
dominância
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سلطه
سُلطِه
dominanza
dominanza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سلطه
سُلطِه
dominancia
dominancia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی