دختر. (آنندراج) (ناظم الاطباء). دخت. (منتهی الارب) ، آنچه دراز شود از گوشت پشت و عصب آن. یا گوشت پاره است یا پیه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، ماهی دراز. (منتهی الارب) (آنندراج). یک نوعی ماهی دراز. (ناظم الاطباء) ، پلیته که پنبه و پشم غاژ کرده در وی پیچند و ریسند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
درختچه ای از تیره کمبرتاسه نزدیک به تیره فرفیون که جزو رده دو لپه ییهای جدا گلبرگ است. این گیاه مخصوص نواحی حاره است و بومی هند میباشد. میوه های آن تقریبا ببزرگی یک بادام معمولی است ولی دارای تقسیمات عریضی پنج تایی میباشد (شبیه میوه باقلا) گوشت روی میوه که روی پوست دانه را پوشانده تلخ مزه و قابض است. پوست دانه اش بسیار سخت است و از مغز آن روغن مخصوصی میگیرند. بطور کلی میوه های این گیاه در تداوی مورد استفاده واقع میگردد بلیلج