اسمش سلطان محمد پسر رئیس بهاءالدین قمی معمایی بوده گویند بجمال باطنی و ظاهری آراسته آخرالامر کلانتر آنجا شده این چند بیت و رباعی از اوست: خاک کویت دم مردن همه در چشم کشم تا بمرگم نفشاند دگری بر سر خویش. ایضاً: شرمندگی ز قاتل خود کشتۀ مرا روز جزا میان شهیدان نشانه ای است. ایضاً: آن دل که بعیش سرفرازی میکرد بر هجر نظر به ترکتازی میکرد دی در خم آن دو زلف پرتاب و خمش دیدم که نشسته بود و بازی میکرد. (از آتشکدۀ آذرص 238). ورجوع به مجمع الخواص ص 272 شود
اسمش سلطان محمد پسر رئیس بهاءالدین قمی معمایی بوده گویند بجمال باطنی و ظاهری آراسته آخرالامر کلانتر آنجا شده این چند بیت و رباعی از اوست: خاک کویت دم مردن همه در چشم کشم تا بمرگم نفشاند دگری بر سر خویش. ایضاً: شرمندگی ز قاتل خود کشتۀ مرا روز جزا میان شهیدان نشانه ای است. ایضاً: آن دل که بعیش سرفرازی میکرد بر هجر نظر به ترکتازی میکرد دی در خم آن دو زلف پرتاب و خمش دیدم که نشسته بود و بازی میکرد. (از آتشکدۀ آذرص 238). ورجوع به مجمع الخواص ص 272 شود
آنکه دل سلطان دارد. بادل. شجاع: سلطاندل و خلیفه همم خوانمش از آنک سلطان پدر نوشت و خلیفه برادرش. خاقانی. سلطاندلان بعرش براهیم بنده وار از بهر آبدست سران قد خمیده اند. خاقانی
آنکه دل سلطان دارد. بادل. شجاع: سلطاندل و خلیفه همم خوانمش از آنک سلطان پدر نوشت و خلیفه برادرش. خاقانی. سلطاندلان بعرش براهیم بنده وار از بهر آبدست سران قد خمیده اند. خاقانی
دهی است از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند، دارای 1208 تن سکنه و آب آن از قنات است. محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند، دارای 1208 تن سکنه و آب آن از قنات است. محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)