جدول جو
جدول جو

معنی سلسفیل - جستجوی لغت در جدول جو

سلسفیل
ایتالیایی تازی گشته شنگ تره ای از گیاهان
تصویری از سلسفیل
تصویر سلسفیل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرافیل
تصویر سرافیل
(پسرانه)
مخفف اسرافیل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سنسفیل
تصویر سنسفیل
شنگ، گیاهی بیابانی و خودرو با برگ های باریک خوراکی، اسفلنج، اسپلنج، ریش بز، لحیة التیس، مکرنه، دم اسب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سلسبیل
تصویر سلسبیل
نام چشمه ای در بهشت، کنایه از نرم و روان، کنایه از آب روان و گوارا، کنایه از می خوشگوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سلسال
تصویر سلسال
آب روان و گوارا، می خوشگوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرافیل
تصویر سرافیل
اسرافیل، در ادیان سامی، فرشتۀ موکل بر باد که در روز رستاخیز در صور خود می دمد تا مردگان زنده شوند
فرهنگ فارسی عمید
(سُ لَ یَ)
باخه. سلحفاء. سلحفاه. رجوع به همین کلمات شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
چهل و دومین سال سلطنت نوشیروان (که مقارن 572-573 میلادی است). زیرا هیچ سالی به اندازۀ آن سال مشحون از آثار بسیار مهم نبوده است لذا اعراب آن سال را ’سال فیل’ خوانده اند. رجوع به تاریخ ادبیات ادوارد براون ج 1 صص 255- 257 و ص 656 و رجوع به عام الفیل شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
نام فرشته ای است که مقرب خداست و حامل صور. (آنندراج) (غیاث). مخفف اسرافیل:
سرافیل را دید صوری بدست
برافراخته سر ز جای نشست.
فردوسی.
سرافیل هم رازش و هم نشست
براق اسب و جبریل فرمانبر است.
اسدی.
آنجا که دم گشاد سرافیل دعوتش
جان بازیافت پیر سراندیب در زمان.
خاقانی.
سرافیل آمد و بر پر نشاندش
به هودج خانه رفرف رساندش.
نظامی.
حدیث سرافیل و آوای صور
نگفتم که ده میشد از راه دور.
نظامی.
رجوع به اسرافیل شود
لغت نامه دهخدا
(فَ سَ فی یَ)
مؤنث فلسفی. رجوع به فلسفی شود
لغت نامه دهخدا
(سَ سَ)
انتسابی است به سلسبیل که نام بعضی ازخواجه های دارالخلافۀ بغداد بود. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
منسوب به فلسفه، فیلسوف حکیم و دانشمند شدن است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلحفی
تصویر سلحفی
سنگ پشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلسبیل
تصویر سلسبیل
نام چشمه ایست در بهشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسفیل
تصویر تسفیل
پست گرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلسال
تصویر سلسال
آب شیرین و خوشگوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوفیل
تصویر کلوفیل
فرانسوی سبزینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنسفیل
تصویر سنسفیل
شنگ از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلسبیله
تصویر سلسبیله
نرم و گوارا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلسبیل
تصویر سلسبیل
((سَ سَ))
نرم، روان، گوارا، نام چشمه ای در بهشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سلسال
تصویر سلسال
((سَ))
آب روان و گوارا
فرهنگ فارسی معین
چشمه، عین، کوثر، خوش گوار، گوارا، روان، نرم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
Philosophical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
philosophique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
filosofis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
दार्शनिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
filosofisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
filosofico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
philosophisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
filosófico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
філософський
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
filozoficzny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
философский
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
filosófico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فلسفی
تصویر فلسفی
철학적인
دیکشنری فارسی به کره ای