- سلاحشور
- سلهشور پارسی است از ریشه اوستایی ورزنده سلاح جنگاور سپاهی
معنی سلاحشور - جستجوی لغت در جدول جو
- سلاحشور
- سلحشور، مرد جنگلی و دلیر و دارای سلاح
- سلاحشور ((س))
- جنگاور، دلاور، سلحشور
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل و شغل سلاحشور جنگاوری سپاهی گری
جنگاوری، دلاوری، سلحشوری
سپاهی و مستعد قتال و جدال باشد
مرد جنگلی و دلیر و دارای سلاح، برای مثال چه خوش گفت آن تهیدست سلحشور / جوی زر بهتر از پنجاه من زور (سعدی - ۱۲۵)
زنوان زینه بان زنومند زینه مند کسی که ساز جنگ را با خود دارد مسلح
عمل و شغل سلاحشور جنگاوری سپاهی گری
جنگاوری، دلاوری، سلاحشوری