- سفلس
- لاتینی تازی گشته تب فرنگ کوفت از بیماری ها
معنی سفلس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مرضی عفونی و مقاربتی و ساری که به ارث بطور مادرزادی به افراد منتقل میشود
مونث اسفل پایین تر پست تر زیرین مونث اسفل پایین تر پست تر مقابل اعلی. منسوب به سفل پایینی زیرین مقابل علوی. یا عالم سفلی. جهان زیرین دنیا. مقابل عالم علوی جهان زبرین
فرومایه، مردم ناکس، پست
دراز بالا
یونانی تازی گشته مروارید گیا از گیاهان، زیبدار (ماگنولیا)
ندار، بی چیز، تهیدست
سیفلیس، بیماری واگیردار، موروثی و مقاربتی که به وسیلۀ زخم های روی آلت تناسلی مشخص می شود و دردهای مفصلی، اختلال های عصبی و ریوی، فلج، کری و کوری از عوارض آن می باشد، سیفیلیس، کوفت
پست، فرومایه، ناکس، پست فطرت
پایین تر، پست تر، زیرتر، اسفل
محتاج و درویش و تهیدست
پایین و پست، پایینی
پستی فرود گرایی پستی فرودی مقابل علو
نرم و آسان، رام
نرم و آسان، روان، رام، منقاد، سلیس
مقابل علو، در پایین قرار گرفتن، پستی، جای پست
پولک
سکه ای رایج در بعضی کشورهای عربی مانند عراق
پول فلزی بسیار کم ارزش، سکۀ کم بها، پول خرد کم ارزش، پرپره، پاپاسی، پول سیاه، پشیز
سکه ای رایج در بعضی کشورهای عربی مانند عراق
پول فلزی بسیار کم ارزش، سکۀ کم بها، پول خرد کم ارزش، پرپره، پاپاسی، پول سیاه، پشیز
پشیز، فلوس، پول سیاه
نرم و آسان، رام، روان
نرم بودن، منقاد بودن، رام بودن، انقیاد، نرمی و آسانی، سلس البول