جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سفل

سفل

سفل
پستی. (از غیاث) (دهار) (آنندراج). فرودی و پستی، نقیض عُلو، عِلو. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) :
غژغژان آمد بسوی طفل طفل
وارهید از اوفتادن سوی سفل.
مولوی.
قرب بیچون است غفلت را بتو
نیست از پیش و پس سفل و علو.
مولوی.
- سفل الدار، زیرخانه. (مهذب الاسماء). زیرسرای. (دهار).
، معقده. (بحر الجواهر)
لغت نامه دهخدا

سفل

سفل
تنگخوی گردیدن. (منتهی الارب). دون شدن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی ص 410). پست خوی گردیدن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

آفل

آفل
فرو رونده فرو شونده ناپدید گردنده غروب کننده غارب، جمع آفلین
آفل
فرهنگ لغت هوشیار