- سفل
- پستی فرود گرایی پستی فرودی مقابل علو
معنی سفل - جستجوی لغت در جدول جو
- سفل
- مقابل علو، در پایین قرار گرفتن، پستی، جای پست
- سفل ((س یا سُ))
- پستی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث اسفل پایین تر پست تر زیرین مونث اسفل پایین تر پست تر مقابل اعلی. منسوب به سفل پایینی زیرین مقابل علوی. یا عالم سفلی. جهان زیرین دنیا. مقابل عالم علوی جهان زبرین
فرومایه، مردم ناکس، پست
لاتینی تازی گشته تب فرنگ کوفت از بیماری ها
دراز بالا
پست، فرومایه، ناکس، پست فطرت
پایین تر، پست تر، زیرتر، اسفل
پایین و پست، پایینی
پست وپائین تر
کودک خرد، جانور خرد
به نشیت در آمدن
پایین تر، پست تر، زیرتر، سفلیٰ
فرود آمدن، به نشیب درآمدن، پست شدن
فرو رونده فرو شونده ناپدید گردنده غروب کننده غارب، جمع آفلین
خر زهره از گیاهان کتران سفت (کتران قطران)
کتران شل
فرورونده
آسان
رهسپاری، نورد
ناتوانی در انجام درست کاری، خرامیدن دامن کشان رفتن دامن دامن دراز، جامه گشاد، دم اسپ، پرگوشت، زندگی فراخ خرامیدن بناز رفتن
حرکت یک دوره آفتاب از نقطه برج حمل تا نقطه آخر برج حوت و آنرا بعربی سنه گویند، مدت حرکات زمین بدور خورشید که دوازده ماه یا 563 روز و 5 ساعت و 84 دقیقه و 54 ثانیه است و آنرا سال خورشیدی یا سال شمسی گویند
نقیص عالی، فرود و پست، پائین
مرضی باشد از امراض چشم و آن مویی است که در درون پک چشم بر میاید و پرده ای را نیز گویند که در چشم بهم رسد رد کردن چیزی به کسی در راه خدا، دشنام دادن، ناسزا گفتن، باران که از ابر بر آمده و تا زمین نرسیده باشد، دشنام
سم شتر، ناخن فیل
کنجاره لرد درد کنجال خره هم آوای فره کنجاره تفاله، آنچه ازمایعی ته نشین شود چون درد شراب دردی، تیرگی شیر و روغن، آنچه دفع شود از معده سرگین
مورچه، پوست گردن، ژولیدن موی، تیز وزیدن سرگین پیل
جمع شدن مردم