جدول جو
جدول جو

معنی سفاین - جستجوی لغت در جدول جو

سفاین
جمع سفینه. کشتی ها، دفاتر بیاضها
تصویری از سفاین
تصویر سفاین
فرهنگ لغت هوشیار
سفاین
((سَ یِ))
جمع سفینه، کشتی ها، دفاتر
تصویری از سفاین
تصویر سفاین
فرهنگ فارسی معین
سفاین
سفینه ها، کشتی ها، کتبی که در آن مطالب مختلف خصوصاً اشعار جمع شده باشد، جنگ ها، جمع واژۀ سفینه
تصویری از سفاین
تصویر سفاین
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دفاین
تصویر دفاین
جمع دفینه، مالهای مدفون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفائن
تصویر سفائن
جمع سفینه، کشتی ها جمع سفینه. کشتی ها، دفاتر بیاضها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفالین
تصویر سفالین
هر چیز که از سفال سازند سفالی: کوزه سفالین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دفاین
تصویر دفاین
دفینه ها، پنهان ها، پولها یا چیزهای دیگری که زیر خاک پنهان کرده باشند، گنج ها، جمع واژۀ دفینه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دفاین
تصویر دفاین
((دَ یِ))
جدفینه، اندوخته ها، گنجینه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سفالین
تصویر سفالین
((سُ))
هرچیز ساخته شده از سفال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سفاهن
تصویر سفاهن
شانه، شانۀ زلف
فرهنگ فارسی عمید
جمع سفینه، کشتی ها کشتی یونانی تازی گشته کاوه فانه چوب شکاف شکافنده چوب شکاف (تیر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفان
تصویر سفان
کشتی بان، کشتی باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفان
تصویر سفان
خداوند کشتی، ناخدا، کشتی ساز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سفین
تصویر سفین
((سَ فِ))
شکافنده
فرهنگ فارسی معین