سرفه، صدایی که بر اثر انقباض دیافراگم و خروج هوا از حلق ایجاد می شود و به وسیلۀ عوامل عفونی و حساسیت زا در بیماری های دستگاه تنفسی میزان و شدت آن افزایش می یابد
سرفه، صدایی که بر اثر انقباض دیافراگم و خروج هوا از حلق ایجاد می شود و به وسیلۀ عوامل عفونی و حساسیت زا در بیماری های دستگاه تنفسی میزان و شدت آن افزایش می یابد
مقیاس زمان، یک جزء از ۲۴ جزء یک شبانه روز که عبارت از ۶۰ دقیقه و هر دقیقه ۶۰ ثانیه است، دستگاهی که به وسیلۀ آن وقت را می شناسند و اوقات شب و روز را به دست می آورند، کنایه از وقت، هنگام، کنایه از زمان اندک ساعت آبی: وسیله ای برای اندازه گیری زمان در گذشته که در آن از جریان یکنواخت آب استفاده می شد و اسباب آن ظرفی بود با سوراخ کوچک که آب قطره قطره از آن می چکیده و با مدرج ساختن ظرف، گذشت زمان را اندازه می گرفتند و نوعی از آن ظرفی سوراخ دار بوده که آن را پنگان یا فنجان گفته اند ساعت آفتابی: اسبابی که به کمک سایه گذشت وقت را نشان بدهد و شاخص یا میله ای است که عمودی بر سطح افقی نصب می شود و با اندازه گیری طول سایۀ آن حساب وقت را نگه می دارند، ساعت شمسی، ساعت ظلی ساعت شمسی: اسبابی که به کمک سایه گذشت وقت را نشان بدهد و شاخص یا میله ای است که عمودی بر سطح افقی نصب می شود و با اندازه گیری طول سایۀ آن حساب وقت را نگه می دارند، ساعت ظلی، ساعت آفتابی ساعت ظلی: اسبابی که به کمک سایه گذشت وقت را نشان بدهد و شاخص یا میله ای است که عمودی بر سطح افقی نصب می شود و با اندازه گیری طول سایۀ آن حساب وقت را نگه می دارند، ساعت شمسی، ساعت آفتابی ساعت دیواری: ساعتی که به دیوار نصب کنند ساعت رملی: ساعت شنی، ساعت ماسه ای، اسبابی مرکب از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم که میان آن سوراخ باریکی برای رد شدن شن وجود داشته و در شیشۀ بالایی شن نرم می ریختند و شن ها به تدریج از سوراخ میانی به ظرف پایینی می ریخت و قسمت بالایی خالی می شد بعد ظرف را وارونه می کردند و همان عمل تکرار می شد ساعت شنی: ساعت ماسه ای، اسبابی مرکب از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم که میان آن سوراخ باریکی برای رد شدن شن وجود داشته و در شیشۀ بالایی شن نرم می ریختند و شن ها به تدریج از سوراخ میانی به ظرف پایینی می ریخت و قسمت بالایی خالی می شد بعد ظرف را وارونه می کردند و همان عمل تکرار می شد ساعت ماسه ای: ساعت شنی، اسبابی مرکب از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم که میان آن سوراخ باریکی برای رد شدن شن وجود داشته و در شیشۀ بالایی شن نرم می ریختند و شن ها به تدریج از سوراخ میانی به ظرف پایینی می ریخت و قسمت بالایی خالی می شد بعد ظرف را وارونه می کردند و همان عمل تکرار می شد ساعت شماطه دار: ساعت صدادار، ساعتی که آن را کوک کنند و در سر ساعت معین زنگ بزند
مقیاس زمان، یک جزء از ۲۴ جزء یک شبانه روز که عبارت از ۶۰ دقیقه و هر دقیقه ۶۰ ثانیه است، دستگاهی که به وسیلۀ آن وقت را می شناسند و اوقات شب و روز را به دست می آورند، کنایه از وقت، هنگام، کنایه از زمان اندک ساعَت آبی: وسیله ای برای اندازه گیری زمان در گذشته که در آن از جریان یکنواخت آب استفاده می شد و اسباب آن ظرفی بود با سوراخ کوچک که آب قطره قطره از آن می چکیده و با مدرج ساختن ظرف، گذشت زمان را اندازه می گرفتند و نوعی از آن ظرفی سوراخ دار بوده که آن را پنگان یا فنجان گفته اند ساعَت آفتابی: اسبابی که به کمک سایه گذشت وقت را نشان بدهد و شاخص یا میله ای است که عمودی بر سطح افقی نصب می شود و با اندازه گیری طول سایۀ آن حساب وقت را نگه می دارند، ساعت شمسی، ساعت ظلی ساعت شمسی: اسبابی که به کمک سایه گذشت وقت را نشان بدهد و شاخص یا میله ای است که عمودی بر سطح افقی نصب می شود و با اندازه گیری طول سایۀ آن حساب وقت را نگه می دارند، ساعت ظلی، ساعَت آفتابی ساعت ظلی: اسبابی که به کمک سایه گذشت وقت را نشان بدهد و شاخص یا میله ای است که عمودی بر سطح افقی نصب می شود و با اندازه گیری طول سایۀ آن حساب وقت را نگه می دارند، ساعت شمسی، ساعَت آفتابی ساعَت دیواری: ساعتی که به دیوار نصب کنند ساعَت رملی: ساعت شنی، ساعت ماسه ای، اسبابی مرکب از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم که میان آن سوراخ باریکی برای رد شدن شن وجود داشته و در شیشۀ بالایی شن نرم می ریختند و شن ها به تدریج از سوراخ میانی به ظرف پایینی می ریخت و قسمت بالایی خالی می شد بعد ظرف را وارونه می کردند و همان عمل تکرار می شد ساعت شنی: ساعت ماسه ای، اسبابی مرکب از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم که میان آن سوراخ باریکی برای رد شدن شن وجود داشته و در شیشۀ بالایی شن نرم می ریختند و شن ها به تدریج از سوراخ میانی به ظرف پایینی می ریخت و قسمت بالایی خالی می شد بعد ظرف را وارونه می کردند و همان عمل تکرار می شد ساعت ماسه ای: ساعت شنی، اسبابی مرکب از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم که میان آن سوراخ باریکی برای رد شدن شن وجود داشته و در شیشۀ بالایی شن نرم می ریختند و شن ها به تدریج از سوراخ میانی به ظرف پایینی می ریخت و قسمت بالایی خالی می شد بعد ظرف را وارونه می کردند و همان عمل تکرار می شد ساعَت شماطه دار: ساعت صدادار، ساعتی که آن را کوک کنند و در سر ساعت معین زنگ بزند
خواننده دعوت کننده، آنکه مردم را به دین خود دعوت کند، یکی از مراتب دعوت اسماعلیه و آن مرتبه ای است دون حجت و فوق ماذون، دعا کننده دعا گوی جمع دعاه توضیح: نویسنده از خود به داعی تعبیر کند، سبب داعیه، علت غایی که سبب شود شخص عمل قانونی انجام دهد، کسی که متحقق شده باشد بمعرفت علوم سیاست که او را اداره امور مردم مرئم ممکن باشد
خواننده دعوت کننده، آنکه مردم را به دین خود دعوت کند، یکی از مراتب دعوت اسماعلیه و آن مرتبه ای است دون حجت و فوق ماذون، دعا کننده دعا گوی جمع دعاه توضیح: نویسنده از خود به داعی تعبیر کند، سبب داعیه، علت غایی که سبب شود شخص عمل قانونی انجام دهد، کسی که متحقق شده باشد بمعرفت علوم سیاست که او را اداره امور مردم مرئم ممکن باشد
خوشبختی نیکبختی اقبال مقابل شقاوت بدبختی جمع سعادات، میمنت خجستگی پیروزی. یا سعادت اخروی. آنست که هر نفسی باقی بماند تاابدالابدین بر بهترین حالات خود. یا سعادت دنیوی. عبارت از این است که هر موجودی باقی بماند بر طولانی ترین زمان ممکن بر بهترین حالات ممکن و تمامترین نتایج
خوشبختی نیکبختی اقبال مقابل شقاوت بدبختی جمع سعادات، میمنت خجستگی پیروزی. یا سعادت اخروی. آنست که هر نفسی باقی بماند تاابدالابدین بر بهترین حالات خود. یا سعادت دنیوی. عبارت از این است که هر موجودی باقی بماند بر طولانی ترین زمان ممکن بر بهترین حالات ممکن و تمامترین نتایج