جدول جو
جدول جو

معنی سشوار - جستجوی لغت در جدول جو

سشوار
((س شُ))
دستگاهی برای خشک کردن موی سر
تصویری از سشوار
تصویر سشوار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دشوار
تصویر دشوار
مشکل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دشوار
تصویر دشوار
مشکل، سخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستوار
تصویر ستوار
استوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستوار
تصویر ستوار
استوار، محکم، پایدار، پابرجا، سخت
راست و درست، امین، مورد اعتماد
در امور نظامی درجه داری که دارای درجه ای بالاتر از گروهبان یکم و پایین تر از ستوان سوم است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نشوار
تصویر نشوار
پارسی تازی گشته از نشخوار آخور آخور ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هشوار
تصویر هشوار
هشیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دشوار
تصویر دشوار
((دُ))
سخت، مشکل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هشوار
تصویر هشوار
((هُ))
هشیار، هوشیار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نشوار
تصویر نشوار
نشخوار، عمل نیم جویده فرو بردن غذا و آن را از راه مری به دهان برگرداندن و دوباره جویدن که خاص حیوانات نشخوار کننده است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دشوار
تصویر دشوار
مشکل، سخت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هشوار
تصویر هشوار
هوشیار، باهوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دشوار
تصویر دشوار
Unfriendly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
недружелюбный
دیکشنری فارسی به روسی
недружелюбний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
غير صديقٍ
دیکشنری فارسی به عربی
अव्यवस्थित
دیکشنری فارسی به هندی
לא ידידותי
دیکشنری فارسی به عبری
ไม่เป็นมิตร
دیکشنری فارسی به تایلندی
غیر دوستانہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سوار
تصویر سوار
راکب، کسی که بر روی اسب و ستوران دیگر نشیند
فرهنگ لغت هوشیار