جدول جو
جدول جو

معنی سرگر - جستجوی لغت در جدول جو

سرگر
گیوه دوز، گیوه فروش
تصویری از سرگر
تصویر سرگر
فرهنگ فارسی عمید
سرگر
(سَ / سُ گَ)
کفشگر و کفشدوز. (برهان). کفشگر و کفشدوز، چه سر بمعنی یک نوع کفشی است که زیر آن از چرم است و روی آن از ریسمان بافته و در شیراز متداول. (آنندراج) :
ای سنایی کسی بجد و بجهد
سرگری را سخن سرای کند.
سنایی (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
سرگر
(سُ گَ)
بوزه فروش و بوزه ساز، چه سر بمعنی شرابی که از آرد برنج سازند. (برهان) (آنندراج). بوزه گر. (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
کسی که حواسش متوجه کاری یا چیزی است، مشغول، متوجه، سر خوش، سرمست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرگرد
تصویر سرگرد
افسر ارتش بالاتر از سروان، یاور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرگره
تصویر سرگره
گره یا دانه ای که بر سر تسبیح ببندند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرگره
تصویر سرگره
گرهی که بر سر تسبیح تعبیه کنند عقده تسبیح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
مشغول و بجد در کاری مشغول شونده
فرهنگ لغت هوشیار
درجه ایست در آرتش بالاتر از سروان و پایین تر از سرهنگ دوم و علامت آن یک ستاره هشت پربزرگ است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگرا
تصویر سرگرا
نافرمان عاصی سرکش، بیقراری بی آرامی، قصد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگرد
تصویر سرگرد
((~. گُ))
افسری که درجه اش بالاتر از سروان و پایین تر از سرهنگ دوم است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
((~. گَ))
مشغول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرگره
تصویر سرگره
((~. گِ رِ))
گره یا دانه ای که بر سر تسبیح ببندند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
مشغول
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
Amused, Entertained
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
amusé, diverti
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
terhibur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
মজা , বিনোদিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
สนุก , บันเทิง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
furaha, furahi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
eğlenceli, eğlendirilen
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
楽しい , 楽しまれた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
משעשע , מהנה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
재미있는 , 즐겁게 된
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
розважений , розважений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
मनोरंजित , मनोरंजन किया गया
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
amusant, vermaakt
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
divertido, entretenido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
divertente, intrattenuto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
divertido, entretido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
愉快的 , 娱乐的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
zabawny, zabawiony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
amüsiert, unterhalten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
развесёлый , развлекённый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرگرم
تصویر سرگرم
محظوظ , محظوظ
دیکشنری فارسی به اردو