جدول جو
جدول جو

معنی سرکوهکی - جستجوی لغت در جدول جو

سرکوهکی
(سَ هََ)
دهی از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان. دارای 400 تن سکنه. آب آن از رود خانه رودآب. محصول آن غلات، برنج، پشم و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرکوبی
تصویر سرکوبی
فروکوفتن دشمن و او را خوار و زبون ساختن
فرهنگ فارسی عمید
(سَ چَ / چِ)
فرومایگی و بیقدری و حقارت. (غیاث) :
ولیکن نکشت آتش گرم را
به سرکوچکی داشت آزرم را.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(سَ)
تیره ای از ایل بویراحمدی کوه کیلویۀ فارس. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 88)
تیره ای از طایفۀ خدیوی ممسنی فارس. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 90)
طایفه ای از طوایف ناحیۀ سراوان کرمان. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 98)
لغت نامه دهخدا
(سَ لَ)
ده جایزان بخش رامهرمز شهرستان اهواز. دارای 110 تن سکنه. آب آن از رود خانه مارون و محصول آن غلات و کنجد است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(سَ چَ / چِ)
کنایه از مردم فرومایه و بی قدر و قیمت و بی تعین. (برهان) (انجمن آرای ناصری). کنایه از بیقدرو بی تعین و حقیر و فرومایه. (آنندراج) :
در این هم نبردی چو روباه و گرگ
تو سرکوچک آیی و من سربزرگ.
نظامی.
، مقابل سربزرگ. (آنندراج) :
چو باز ارچه سرکوچکم دل بزرگم
نخواهم کله وز قبا میگریزم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(سَ)
گوشمال دادن. مغلوب کردن. فرونشاندن شورش: سپاهی به سرکوبی دشمن فرستاده شد
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دهی از دهستان اندیکای بخش قلعه زراس شهرستان اهواز. دارای 170 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
نام یکی از دهستانهای بخش ریوش شهرستان کاشمر. این دهستان از 10 آبادی تشکیل شده است. مجموع نفوس آن در حدود 8918 تن می باشد. کلیۀ راه های آن مالرو و صعب العبور است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
شتر لاغر. (آنندراج) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ هََ)
دهی از دهستان حومه بخش رامهرمز شهرستان اهواز. دارای 250 تن سکنه. آب آن از رود خانه رامهرمز. محصول آن غلات، برنج و باقلا است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سرکوبی
تصویر سرکوبی
مغلوب کردن، فرونشاندن شورش
فرهنگ لغت هوشیار
قلع وقمع، اضمحلال، تنبیه، سیاست، مجازات، گوشمالی
فرهنگ واژه مترادف متضاد