جدول جو
جدول جو

معنی سرکوبی

سرکوبی
(سَ)
گوشمال دادن. مغلوب کردن. فرونشاندن شورش: سپاهی به سرکوبی دشمن فرستاده شد
لغت نامه دهخدا