جدول جو
جدول جو

معنی سرکوفت - جستجوی لغت در جدول جو

سرکوفت
ملامت
تصویری از سرکوفت
تصویر سرکوفت
فرهنگ واژه فارسی سره
سرکوفت
طعنه و ملامت
تصویری از سرکوفت
تصویر سرکوفت
فرهنگ لغت هوشیار
سرکوفت
((سَ))
سرزنش
تصویری از سرکوفت
تصویر سرکوفت
فرهنگ فارسی معین
سرکوفت
سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، سراکوفت، پیغاره، سرزنش، تفشه، زاغ پا، تفش، ملامت، تفشل، عتیب، طعنه، بیغاره، بیغار، نکوهش
تصویری از سرکوفت
تصویر سرکوفت
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرکوفته
تصویر سرکوفته
سرکوبیده، سرکوب شده، جانوری که سرش را کوبیده و شکسته باشند مثلاً مار سرکوفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سر کوفت
تصویر سر کوفت
سرزنش طعنه ملامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراکوفت
تصویر سراکوفت
سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، نکوهش، پیغاره، ملامت، سرزنش، سرکوفت، عتیب، زاغ پا، تفشل، بیغاره، بیغار، تفشه، تفش، طعنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سراکوفت
تصویر سراکوفت
((سَ))
سرزنش، توبیخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سر وقت
تصویر سر وقت
به هنگام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
قضا و قدر، قسمت، تقدیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرا کوفت
تصویر سرا کوفت
سرزنش طعنه ملامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر وقت
تصویر سر وقت
یا سر وقت کسی رفتن، به سراغ وی رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکومه
تصویر سرکومه
یونانی تازی گشته آماس جهاب (جهاب لمف)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکوبی
تصویر سرکوبی
مغلوب کردن، فرونشاندن شورش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکوبه
تصویر سرکوبه
گرز (گران)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکفته
تصویر سرکفته
سرشکافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرعوفه
تصویر سرعوفه
آخوندک از خرفستران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
قضا، قدر، نوشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکوبه
تصویر سرکوبه
طعنه، سرزنش
گرز گران، از آلات جنگ که در قدیم به کار می رفته و از چوب و آهن ساخته می شده و سر آن بیضی شکل یا گلوله مانند بوده و آن را بر سر دشمن می زدند، کوپال، گرزه، دبوس، لخت، چماق، سرپاش، عمود، مقمعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرکوبی
تصویر سرکوبی
فروکوفتن دشمن و او را خوار و زبون ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سر وقت
تصویر سر وقت
اول وقت، به هنگام و در موقع معین، سروقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
آنچه از روز ازل برای انسان مقدر شده، بخت، طالع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
((~. نِ وِ))
تقدیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرکوبه
تصویر سرکوبه
((سَ بَ یا بِ))
گرز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
Destiny, Fate
دیکشنری فارسی به انگلیسی