- سرواده
- قافیه شعر
معنی سرواده - جستجوی لغت در جدول جو
- سرواده ((سَ دَ))
- شعر، قافیه شعر
- سرواده
- شعر، قافیۀ شعر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زینسازی
خوانده شده (آواز)، ساخته شده (شعر و سرود)
شعر سرود
شعر یا سرود که کسی گفته یا خوانده باشد، گفته و خوانده شده
شعر، سخن منظوم، برای مثال دگر نخواهم گفتن همی ثنا و غزل / که رفت یکسره بازار و قیمت سرواد (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۷۹)
صدور، صادر شدن
بالای حجره، تاقچه بلند
درو کرده
آنکه علف و غله را درو کند درو کننده
سوراخی که در بام خانه کنند و نردبان بر آن گذاشته بالا روند و به زیر آیند
در بزرگ، در قلعه
اکسی هموگلوبین
شاعرانه
دو یا چند لنگه دروازه که روی لامپ نوردهی نصب می شود و کار آن جهت دادن به نور، خلق سایه و جلوگیری از تابش مستقیم نور به عدسی دوربین فیلمبرداری است.
استخوانهای بالا وپایین دهان، فک
نام رودخانه ایست
سائیده و براده شده و خرد شده
شاهانه ملوکانه عاطفت خسروانه، همچون خسروان: (خسروانه سخن گوید)
نو رس (میوه) نو باوه نو بر
توشه و طعامی که کسی همراه برد یا از پس او فرستند، درمنه ای که از پیش عروس برای خرمی بر افروزند، آتشی که پارسیان بشب عروسی بیفروزند و دامن عروس و داماد را بهم بسته گرد آن طواف کنند آتشی که پیش عروس افروزند، ورق زر که ریزه سازند و شب زفاف بر سر عروس و داماد نثار کنند، ورق طلا و نقره که نقاشان بر روی پوست و مانند آن کار میگذاشتند، عیش و خرمی. یا پروازه گوش. لاله گوش
سر حال شادمان مسرور: بسیار سر زنده و با نشاط و خوش معاشرت است، معروف مشهور، مهتر قوم سردسته سر جنبان
اطاقی که در زمین سازند برای استفاده از خنکی آن و حفظ اغذیه و اشربه، محلی در زیر زمین که تابوت مرده را در آن مینهادند
کمال هر چیز حد نصاب:) در سر خانه زود است . (، آواز بلند. یا داماد سر خانه. دامادی که در خانه پدر و مادر عروس زندگی کند
سوزن زرینی که زنان جهت زینت بر سر زنند و مقنعه را با آن بر لچک کنند تا نیفتد، پنجه مانندی از استخوان که بدان تن را خارند