جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سرواد

سرواد

سرواد
شعر، سخن منظوم، برای مِثال دگر نخواهم گفتن همی ثنا و غزل / که رفت یکسره بازار و قیمت سرواد (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۷۹)
سرواد
فرهنگ فارسی عمید

سرواد

سرواد
کلام منظوم و شعر. (برهان) (غیاث). شعر پارسی. (تفلیسی) :
دگر نخواهم گفتن همی ثنا وغزل
که رفت یکرهه بازار و قیمت سرواد.
لبیبی (از لغت فرس ص 108).
زهی به عدل تو مرهون عمارت دنیا
خهی به مدح تومشحون رسایل و سرواد.
شمس فخری.
، سرود، افسانه و افسون. (برهان)
لغت نامه دهخدا

سرناد

سرناد
نوعی ترانه و آواز عاشقانه که هنگام شب در بیرون خانه محبوبی جهت اظهار عشق و علاقه قلبی خوانده شود
فرهنگ لغت هوشیار

سرلاد

سرلاد
رده فوقانی دیوار سر دیوار سر دیوار مقابل بنلاد، دیوار
سرلاد
فرهنگ لغت هوشیار

سروان

سروان
رئیس سرور، افسر ارتش بالاتر از ستوان یکم و پایین تر از سرگرد سلطان
فرهنگ لغت هوشیار