جدول جو
جدول جو

معنی سردرکف - جستجوی لغت در جدول جو

سردرکف
(سَ دَ کَ)
آنکه در معرض بلای عظیم باشد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
سرگردان، حیران، کسی که راه را گم کرده و سرگردان باشد
فرهنگ فارسی عمید
(سَ حَ)
کسی که مردم از حرف او خوش نشوند و سخنش در دلها تأثیر نداشته باشد. مرادف سردبیان. (آنندراج) :
بوسعت رو از تنگ ظرفان مباش
خس شعلۀ سردحرفان مباش.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ دَ گُ)
کنایه از سراسیمه و حیران. (آنندراج).
- رشتۀ سردرگم، رشته ای که سرش یافته نشود. (آنندراج) :
با رگ جان کرده ام پیوند آن موی میان
رشتۀ حبل المتینم رشتۀسردرگم است.
محسن تأثیر (از آنندراج).
رشتۀ هر عقدۀ کارم ز بس سردرگم است
صد گره افکنده ام تا یک گره وا کرده ام.
میر یحیی شیرازی (از آنندراج).
- کلاف سردرگم.
- مطلب سردرگم، مطلب بهم پیچیده:
از ستم آن دهن تنگ نشد طاقتم
گرچه خیال دلم مطلب سردرگم است.
محسن تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ دَرْ)
غافل. گمراه. سردرهوا: سامد، سردروادارنده و پیوسته رونده از شتر و جز آن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
نام دهی است به همدان. (معجم البلدان). از بلوکات ولایت همدان، حد شمالی کوههای فرقان، شرقی پیشخوار، جنوبی حاجی لو و غربی مهربان. عده قری 72. جمعیت 20000 تن است. (از جغرافیای کیهان). دهی است از دهات همدان. (نزهه القلوب ص 72)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زرد کف
تصویر زرد کف
خورشید آفتاب
فرهنگ لغت هوشیار
بالای در سر آستانه خانه، اطاقی که بالای در خانه ساخته شده باشند سر دری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
کنایه از سراسیمه و حیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
((~. دَ. گُ))
سرگردان، حیران
فرهنگ فارسی معین
حیران، حیرت زده، گیج، سرگردان، کلافه، متحیر، سرگم، سراسیمه، مضطرب، مشوش، درهم برهم، آشفته، بی نظم، به هم پیچیده، مردد، دودل
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
مشوّشٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
Mystified
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
mystifié
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نام ارتفاعی در سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
از بالا به سمت پایین
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
збентежений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
งง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
озадаченный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
الجھن میں مبتلا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
বিভ্রান্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
şaşkın
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
kushangazwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
zdezorientowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
困惑した
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
מְבוּלְבָּל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
어리둥절한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
verwirrt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
चकित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
verbaasd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
desconcertado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
perplesso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
perplexo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
困惑的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سردرگم
تصویر سردرگم
bingung
دیکشنری فارسی به اندونزیایی