سرفرازی. مقابل سرافکندگی. مفاخرت. مباهات: تاج را سربلندی از سر تست بخت را پایگاهی از در تست. نظامی. گرچه بهرام سربلندی داشت دانش و تیغ و زورمندی داشت. نظامی. فراخی باد از اقبالش جهان را ز چترش سربلندی آسمان را. نظامی. لیلی ز سریر سربلندی افتاده به چاه دردمندی. نظامی. برآستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد. حافظ. در آستان جانان از آسمان میندیش کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی. حافظ
سرفرازی. مقابل سرافکندگی. مفاخرت. مباهات: تاج را سربلندی از سر تست بخت را پایگاهی از در تست. نظامی. گرچه بهرام سربلندی داشت دانش و تیغ و زورمندی داشت. نظامی. فراخی باد از اقبالش جهان را ز چترش سربلندی آسمان را. نظامی. لیلی ز سریر سربلندی افتاده به چاه دردمندی. نظامی. برآستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد. حافظ. در آستان جانان از آسمان میندیش کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی. حافظ
لقب آقا بن عابد بن رمضان بن زاهد شیروانی حائری دربندی (آخوند ملا آقای دربندی) است که از فقهای امامیۀ ایران در قرن سیزدهم هجری و از اهالی دربند بوده است. وی مدتی در کربلا سکونت گزید، سپس ساکن تهران شد و1285 هجری قمری در این شهر درگذشت و در کربلا دفن گردید. او راست: خزائن الاحکام در اصول و فقه امامیه در دو مجلد، درایه الحدیث و الرجال، قوامیس الصناعه در اخبار و تراجم، جوهرالصناعه در اسطرلاب، اکسیر العبادات. (از الاعلام زرکلی ج 1 ص 17 و الذریعه ج 1 ص 59 و اعیان الشیعه ج 4 ص 11 و معجم المطبوعات ص 789)
لقب آقا بن عابد بن رمضان بن زاهد شیروانی حائری دربندی (آخوند ملا آقای دربندی) است که از فقهای امامیۀ ایران در قرن سیزدهم هجری و از اهالی دربند بوده است. وی مدتی در کربلا سکونت گزید، سپس ساکن تهران شد و1285 هجری قمری در این شهر درگذشت و در کربلا دفن گردید. او راست: خزائن الاحکام در اصول و فقه امامیه در دو مجلد، درایه الحدیث و الرجال، قوامیس الصناعه در اخبار و تراجم، جوهرالصناعه در اسطرلاب، اکسیر العبادات. (از الاعلام زرکلی ج 1 ص 17 و الذریعه ج 1 ص 59 و اعیان الشیعه ج 4 ص 11 و معجم المطبوعات ص 789)
دهی است از دهستان شهر کهنۀ بخش حومه شهرستان قوچان، واقع در 17هزارگزی جنوب باختری قوچان و 7هزارگزی جنوب راه شوسۀ قدیمی قوچان به شیروان، با 149 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان شهر کهنۀ بخش حومه شهرستان قوچان، واقع در 17هزارگزی جنوب باختری قوچان و 7هزارگزی جنوب راه شوسۀ قدیمی قوچان به شیروان، با 149 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
سرفراز و عالی مرتبه. (آنندراج). مفتخر. سرفراز. مباهی: سربلندان چون به مخدومی رسند خادمی را خاک پست خود کنند. خاقانی. سربلندیم هست و تاج و سریر نبود هیچ سربلند حقیر. نظامی. گر به سمع تو دلپسندشود چون سریر تو سربلند شود. نظامی. ، بلند. عالی: ولی دارم اندیشه ای سربلند که بر صید شیران گشایم کمند. نظامی
سرفراز و عالی مرتبه. (آنندراج). مفتخر. سرفراز. مباهی: سربلندان چون به مخدومی رسند خادمی را خاک پست خود کنند. خاقانی. سربلندیم هست و تاج و سریر نبود هیچ سربلند حقیر. نظامی. گر به سمع تو دلپسندشود چون سریر تو سربلند شود. نظامی. ، بلند. عالی: ولی دارم اندیشه ای سربلند که بر صید شیران گشایم کمند. نظامی